آینده جهان در دست کیست؟ | آخرین خبرها

[ad_1]

5fb2aeb4a754a_2020-11-16_20-24

قدرت و توانمندی های ایران ، سایر کشورها را مجبور خواهد کرد که ایران را به عنوان گزینه خوبی برای ثبات و امنیت منطقه به رسمیت بشناسند.

تحلیلگران می گویند پس از احیای سلطنت تزاری ، روسیه و چین ، پس از احیای امپراتوری بزرگ خود ، ترکیه نیز خواهان احیای امپراتوری عثمانی است ، اما … به نظر می رسد پیش بینی های هنری كیسینجر ، سیاستمدار و نظریه پرداز آمریکایی در ایران ، اشتباهی رخ داده است.

چند سال پیش ، کیسینجر اظهار داشت که ایران در صدد احیای امپراتوری پارس است ، بیانیه ای که در زمانی منتشر شد که تازه داعش ظهور کرده بود و برای اولین بار این فرقه از تکفیرهای وهابی در سوریه به آتش کشیده شد. آنچه بعد اتفاق می افتد برداشت های دیگر را منتقل می کند.

واضح است که دوران آمریکا به پایان رسیده است و این روند افول ایالات متحده را تسریع کرده است و روسای جمهوری مانند دونالد ترامپ در ایالات متحده و ویروس تاج ، به جز سه کشور در تلاش برای بازسازی امپراتوری های خود ، نباید از اروپا غافل شوند. .

با این وجود باید گفت که اگر امپراتوری ها عملکرد خوبی داشتند و از حمایت مردم خود برخوردار بودند ، هرگز سقوط نمی کردند. البته ممکن است با روش های مدرن ، امپراتوری های باستان احیا شوند که نمونه هایی از آنها امروزه نیز وجود دارند. در عین حال ، اگر ایالات متحده به دلیل شرایط فعلی نتواند قدرت قبلی خود را بدست آورد ، اروپا در موقعیتی قرار می گیرد که تصمیمات زیادی درباره آن گرفته خواهد شد. سخت است.

اروپا بدون حامی اصلی خود ، ایالات متحده قادر به زنده ماندن نیست ، بنابراین از یک طرف نگران آینده ایالات متحده است و از طرف دیگر دوران اروپا پس از تاجگذاری. اما کشورهای قدرتمند دیگری نیز وجود دارند که اروپا می تواند مشکلات ، اختلافات و خصومت را کنار بگذارد ، روابط را گسترش دهد و روابط استراتژیک با آنها برقرار کند.

وقتی اروپا افول قدرت آمریکا را دید ، به اندازه قبل اعتماد نخواهد داشت زیرا قدرت اروپا با قدرت آمریکا گره خورده است. اروپا پتانسیل زیادی برای ایجاد جامعه ای مستقل از نظر سیاسی و اقتصادی و گسترش آن دارد. به روابط این کشور با سایر کشورهای تأثیرگذار و قدرتمند مانند ایران ، روسیه و چین توجه کنید. توانایی های این سه کشور بسیار بیشتر از توانایی هایی است که در حال حاضر در اروپای متحد مشاهده می شود.

البته نباید از این احتمال غافل شد که فروپاشی اتحادیه اروپا نیز به دلیل برچیده شدن چتر ایالات متحده در دوران تاج و بعد از تاج ، که در افول قدرت آمریکا دیده می شود و اتفاق می افتد ، پیش بینی می شود. ظریف! این به این دلیل است که بدون ایالات متحده آمریکا می تواند جلوه و تمسخر کند ، حتی ناتو در حضور ایالات متحده قدرت نظامی دارد.

با توجه به شرایط ، می توان نتیجه گرفت که بهترین اقدام ممکن برای اتحادیه اروپا که در معرض خطر فروپاشی است ، تغییر رویکرد و تمرکز بر نیروهای تاریخی و خودی است. ایران ، چین و روسیه دولت های جدیدی نیستند ، آنها یک مبنای تاریخی دارند. با توجه به اینکه اشتراکات زیادی بین آنها وجود دارد ، آنها را از سایر کشورها ، به ویژه ایالات متحده جدا می کند.

غرب ، خواه ناخواه باید پذیرش ابرقدرتهای سه کشور ایران ، روسیه و چین را تحت فشار قرار دهد ، زیرا در غیر این صورت این قدرت نیمه قدرت اروپا را به طور غیر ارادی از بین خواهد برد و در میان قدرت شرق از بین خواهد رفت. درباره آینده او تصمیم بگیرید – تصمیمی که می تواند سرنوشت اتحادیه اروپا را تعیین کند ، صرف نظر از اینکه آیا او به زندگی سیاسی و اقتصادی خود فکر می کند یا رویاهایی که شرق می تواند پیروز شود؟!

اروپا باید از خصومت علیه ایران ، روسیه و چین جلوگیری کند ، تحریم های اقتصادی وضع کند ، در نقض توافق هسته ای با ایالات متحده همکاری کند ، قطعنامه ضد ایرانی را در شورای حکام تصویب کند و اقدامات دیگر به درد اروپا نمی خورد ، آینده یکی از کشورهای مخالف سرمایه داری لیبرال است و سیستم هژمونیک مقاومت کرده است و ایران در خط مقدم این مبارزه و مقاومت است. موقعیت ایران در معادلات آینده آینده تعیین کننده خواهد بود و مقاومت در برابر آن امکان پذیر نخواهد بود.

قدرت و توانمندی های ایران ، سایر کشورها را مجبور خواهد کرد که ایران را به عنوان گزینه خوبی برای ثبات و امنیت منطقه به رسمیت بشناسند.

آخرین اخبار (khabarfoori.com)

تحلیلگران می گویند که روسیه خواهان احیای امپراتوری بزرگ خود است ، چین به دنبال احیای امپراتوری بزرگ خود است و چین می خواهد امپراتوری عثمانی را احیا کند ، اما … به نظر می رسد پیش بینی های هنری کیسینجر ، سیاستمدار و نظریه پرداز آمریکایی ، در ایران یک اشتباه وجود داشت.

کیسینجر چند سال پیش گفته بود که ایران به دنبال احیای امپراتوری پارس است ، بیانیه ای که به تازگی ظهور داعش بیان شده بود و در روزهای نخست این فرقه از تکفیرهای وهابی سوریه را به آتش می کشید. آنچه بعد اتفاق می افتد برداشت های دیگری را منتقل می کند.

واضح است که دوران آمریکا به پایان رسیده است و این روند علی رغم حضور روسای جمهوری مانند دونالد ترامپ و ویروس تاج در ایالات متحده ، روند زوال را تسریع کرده است. .

با این وجود باید گفت که اگر امپراتوری ها عملکرد خوبی داشتند و از حمایت مردم خود برخوردار بودند هرگز سقوط نمی کردند. البته ممکن است با روش های مدرن ، امپراتوری های باستان احیا شوند که نمونه هایی از آنها امروزه نیز وجود دارند. در عین حال ، اگر ایالات متحده به دلیل شرایط فعلی نتواند قدرت قبلی خود را بدست آورد ، اروپا در موقعیتی قرار خواهد گرفت که تصمیمات زیادی درباره آن گرفته خواهد شد. سخت است.

اروپا بدون حامی اصلی خود – ایالات متحده قادر به زنده ماندن نیست ، بنابراین از طرف دیگر نگران آینده ایالات متحده و دوران اروپایی بعد از تاجگذاری است. اما کشورهای قدرتمند دیگری نیز وجود دارند که اروپا می تواند مشکلات ، اختلافات و خصومت را کنار بگذارد ، روابط را گسترش داده و روابط استراتژیک را با آنها برقرار کند.

در اروپا مانند کاهش قدرت آمریکا اطمینان نخواهیم داشت ، زیرا قدرت اروپا مقید به قدرت آمریکاست. اروپا پتانسیل زیادی برای ایجاد جامعه ای مستقل از نظر سیاسی و اقتصادی و گسترش آن دارد. به روابط این کشور با سایر کشورهای تأثیرگذار و قدرتمند مانند ایران ، روسیه و چین توجه کنید. توانایی های این سه کشور بسیار بیشتر از توانایی های موجود در اروپای متحد است.

البته نباید از این احتمال غافل شد که فروپاشی اتحادیه اروپا نیز به دلیل برچیده شدن چتر ایالات متحده در دوران تاج و بعد از تاج ، که در افول قدرت آمریکا دیده می شود و اتفاق می افتد ، پیش بینی می شود. ظریف! این به این دلیل است که بدون ایالات متحده آمریکا می تواند ظهور و زورگویی کند ، حتی ناتو در حضور ایالات متحده قدرت نظامی دارد.

با توجه به شرایط ، می توان نتیجه گرفت که بهترین اقدام ممکن اتحادیه اروپا که تهدید به سقوط است ، تغییر رویکرد و تمرکز بر کشورهای تاریخی و تاریخی آنها است. با توجه به اینکه اشتراکات زیادی بین آنها وجود دارد ، آنها را از سایر کشورها ، به ویژه ایالات متحده جدا می کند.

غرب ، خواه ناخواه باید پذیرش ابرقدرت های سه کشور ایران ، روسیه و چین را تحت فشار قرار دهد ، زیرا در غیر این صورت این قدرت نیمه قدرت اروپا را به طور غیر ارادی از بین خواهد برد و در میان قدرت شرق از بین خواهد رفت. درباره آینده او تصمیم بگیرید – تصمیمی که می تواند سرنوشت اتحادیه اروپا را تعیین کند ، صرف نظر از اینکه آیا او به زندگی سیاسی و اقتصادی خود فکر می کند یا رویاهایی که شرق می تواند پیروز شود؟!

اروپا باید از خصومت علیه ایران ، روسیه و چین جلوگیری کند ، تحریم های اقتصادی وضع کند ، در نقض توافق هسته ای با ایالات متحده همکاری کند ، قطعنامه ضد ایرانی را در شورای حاکم تصویب کند و اقدامات دیگر به درد اروپا نمی خورد ، آینده این کشورها لیبرال سرمایه داری و سیستم هژمونیک مقاومت کرده اند ، و ایران در خط مقدم این مبارزه و مقاومت قرار دارد. موقعیت ایران در معادلات آینده تعیین کننده خواهد بود و مقاومت در برابر آن امکان پذیر نخواهد بود.

[ad_2]