در 16 می، ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا، در نشست شورای اروپا در ریکیاویک سخنرانی کرد تا از حمایت اروپا از «لایحه ضد پناهندگی» جنجالی دولتش برخوردار شود. هدف از این لایحه مسدود کردن تمامی مسیرهای پناهجویان به بریتانیا و فرستادن تمامی پناهجویانی است که «با قایق کوچک» به این کشور میرسند به مراکز بازداشت در رواندا.
اگر این لایحه حدود 15 سال پیش تصویب می شد، شاید امروز زنده نبودم.
من در سال 2010، در سن 26 سالگی، با یک قایق سوراخ شده وارد بریتانیا شدم. من از شکنجه هایی که در وطنم، سودان متحمل شده بودم، آسیب دیدم و از سفر طولانی و طاقت فرسا به سوی امنیت خسته شدم. زمانی که قایق نشتی به سواحل بریتانیا رسید، نمک آب دریا یک لایه جدید و سخت روی پوست من تشکیل داده بود و من برای صدمین بار آن روز متقاعد شدم که قرار است بمیرم.
این روزها، با اتفاقاتی که در بریتانیا و سودان رخ می دهد، من را وادار می کند تا آن خاطرات وحشتناک را دوباره زنده کنم.
در حالی که من با وحشت تشدید درگیری ها در سودان را تماشا می کنم، دولت در کشور جدید من در حال فشار آوردن به قانون ضد پناهجویان است که در صورت تصویب، حمایت از مردان، زنان و کودکانی را که مجبور به ترک خانه های خود در این کشور شده اند، منع می کند. سودان
من زمانی یکی از آنها بودم – یک شهروند عادی که در سودان زندگی معمولی داشت. من در اوایل دهه 2000 در سودان جنوب شرقی بزرگ شدم و بعداً برای تکمیل مدرک اقتصاد در دانشگاه نیلین به خارطوم نقل مکان کردم. من که علاقه زیادی به تحصیل و کمک به مردم داشتم، خیلی زود به عنوان رهبر اتحادیه در دانشگاه تبدیل شدم. وظیفه من این بود که اطمینان حاصل کنم که اعضای تمام قبایل و مناطق – از سودان شمالی تا جنوب و از شرق تا غرب – در مؤسسه دانشگاهی ما نماینده و گنجانده شده اند. هنوز درگیر جنگ داخلی دوم، درگیری در آن زمان برای سودان غریبه نبود و دانشگاه نیز از تنش در امان نبود. مقامات نسبت به دانشجویان مشکوک بودند و برای سرکوب مخالفان در دانشگاه ها سخت تلاش کردند. و چه دوست داشته باشم یا نه، به عنوان یک رهبر اتحادیه در مرکز همه چیز بودم. افسران نظامی اغلب مرا بازداشت می کردند و از من در مورد نظر من در مورد دولت و اینکه آیا هیچ یک از دانشجویان در فعالیت های ضد رژیم نقش داشتند، بازجویی می کردند.
از آنجایی که آزار و اذیت به شکنجه تبدیل شد، برای رفاه خودم و همچنین رفاه خانواده و دوستانم، تصمیم گرفتم فرار کنم. تصمیم گرفتم بروم چون اگر بمانم میمیرم.
هیچ ویزا برای درخواست یا صفی برای حضور در هیچ سفارتخانه ای برای درخواست پناهندگی وجود نداشت. علاوه بر این، خیلی خطرناک بود که کسی را از این واقعیت آگاه کنم که می خواهم فرار کنم. در حالی که کسی کمکی نمی کرد، کاری را که باید انجام می دادم تا فرار کنم. من هر بار تا نه روز در پشت کامیونها پنهان میشدم و با غریبههایی که ناامید بودند مانند همراهانم سوار قایق میشدم تا به پناهگاهی برسم که در آن فرصتی برای شروع زندگی جدید داشته باشم. من به سختی زنده به بریتانیا رسیدم – هم از نظر روحی و هم جسمی ویران شده بودم.
روند پناهندگی بریتانیا نبرد دیگری بود. من را در سلولی نگه داشتند که تفاوت چندانی با سلولی که در خانه در آن شکنجه شده بودم نداشت. سالها منتظر ماندم تا به من وضعیت پناهندگی داده شود و بتوانم زندگی خود را بازسازی کنم. خوشبختانه، موسسات خیریه و کارکنان اجتماعی به من پیشنهاد درمان و حمایت اجتماعی دادند. دلسوزی مردم بریتانیا باورنکردنی بود و به من کمک کرد تا از آسیبهای روحی زیادی که داشتم بهبود پیدا کنم.
امروز من انگلیسی را روان صحبت می کنم و شرکت امنیتی موفق خود را با بیش از 100 کارمند اداره می کنم. من همچنین ازدواج کردم و در نیوکاسل تشکیل خانواده دادم – انگلستان واقعاً اکنون خانه من است.
داستان من البته منحصر به خود من است، اما می دانم که از بسیاری جهات شبیه تجربیات پناهجویان دیگر از سودان و فراتر از آن است.
اگر لایحه ظالمانه پناهندگی نخست وزیر سوناک در بدو ورود من به بریتانیا اجرا می شد، زندگی امروزی که من زندگی می کنم ممکن نبود و حتی ممکن بود زنده هم نباشم. این امر در مورد هزاران پناهجوی دیگر نیز صدق می کند که در طول سال ها بریتانیا را خانه خود کرده اند و بخشی از جامعه بریتانیا شده اند.
اگر لایحه پیشنهادی آقای سوناک در زمانی که من برای اولین بار پا به بریتانیا گذاشتم اجرا می شد، به دلیل رسیدن به راهی که انجام دادم مجازات می شدم، حتی اگر هیچ راه مطمئن و قانونی برای رسیدن به اینجا وجود نداشت. من از حق پناهندگی محروم می شدم – یک حق انسانی که توسط قوانین بین المللی محافظت می شود – و به احتمال زیاد به یک بازداشتگاه در رواندا منتقل می شدم.
سوئلا براورمن، وزیر کشور انگلیس اخیراً با دفاع از رویکرد زمین سوخته دولت در قبال مهاجرت، گفت که بریتانیا “نمیتواند” به پذیرش مهاجرانی که برای ورود به بریتانیا “در صف میپرند” ادامه دهد. البته همانطور که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز در پاسخ خود به وزیر کشور تاکید کرده است، “ویزا یا صف پناهندگی برای انگلیس وجود ندارد”. تعداد زیادی از پناهندگان هیچ راه قانونی یا مطمئنی برای درخواست پناهندگی در این کشور ندارند – آنها مایلند از شلوغ ترین مسیر کشتیرانی اروپا در یک قایق بادی شکننده عبور کنند زیرا این تنها راه آنها برای بقا و زندگی جدید در بریتانیا است.
به همین دلیل است که باورم سخت است که لایحه جدید نخست وزیر سوناک، همانطور که او ادعا می کند، به کاهش تعداد مرگ و میر در کانال کمک کند. مردم این خطرات را می پذیرند و این سفرهای مرگبار را آغاز می کنند زیرا مستأصل هستند – زیرا می دانند که جایگزین بدتر است. هیچ لایحه ضد پناهندگی یا طرح اخراج نمی تواند آنها را متوقف کند.
علاوه بر این، لایحه پیشنهادی به این معنی است که بازماندگان شکنجه مانند من وقتی به بریتانیا میرسند از کمکی که شدیداً نیاز دارند، دریافت نخواهند کرد. حذف فرآیندهایی که به بازماندگانی مانند من امکان شناسایی و حمایت را می دهد، آسیب قابل توجهی به همراه خواهد داشت، اما به هیچ وجه بار سیستم مهاجرت بریتانیا را کاهش نمی دهد.
سازمانهای بازرسی ارشد خود دولت و سازمانهای غیردولتی مانند آزادی از شکنجه سالهاست با بازماندگان شکنجه و سایر افراد با تجربه در روند پناهندگی بریتانیا صحبت میکنند. شواهد نشان می دهد که هیچ راه آسانی برای جلب رضایت همه ذینفعان وجود ندارد، اما می توان تعدادی از تغییرات را ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود که روند پناهندگی برای هدف و انسانی مناسب است.
مهم نیست که پناهندگان چگونه به سواحل بریتانیا می رسند، باید با آنها منصفانه و انسانی رفتار شود. این بدان معناست که به آنها اجازه میدهید بدون هیچ گونه مجازاتی، از جمله تهدید به اخراج یا بازداشت، درخواست پناهندگی دهند. دولت باید به جای هزینه کردن پول برای فرستادن مردم مایلها دورتر به رواندا یا تعمیر لنجهای قدیمی برای ایجاد مراکز بازداشت شناور، توجه و بودجه خود را بر تأمین منابعی که به شدت به وزارت کشور نیاز دارد متمرکز کند تا واقعاً به پناهندگان کمک کند. با وجود فرآیندها و آموزش های مناسب، بازماندگان شکنجه در میان پناهجویان بریتانیا را می توان به سرعت شناسایی کرد و به آنها کمک کرد تا بهبودی خود را آغاز کنند. همه درخواستهای پناهندگی را میتوان بهموقع بررسی کرد و پناهندگان آسیب دیده میتوانند برای سالها از زندگی در برزخ اجتناب کنند.
پس از بزرگ شدن در سودان و مشاهده سقوط آن به تفرقه و نفرت، به خوبی میدانم چه اتفاقی میافتد وقتی سیاستمداران گروههای خاصی از مردم را شیطانی، به حاشیه رانده و حتی جرمانگاری میکنند تا از شکستهایشان منحرف شوند یا آرای پوپولیستی را به دست آورند. بریتانیا نباید در این مسیر خطرناک باقی بماند. نخست وزیر سوناک به جای تلاش برای فروش لایحه ضد پناهندگی غیرانسانی خود به شورای اروپا، باید با همکاران اروپایی خود در مورد اینکه چگونه می توانند برای محافظت از پناهندگان با یکدیگر همکاری کنند صحبت کند.
دولت بریتانیا باید سیاستهایی را کنار بگذارد که چیزی جز افزایش درد و رنج پناهندگان آسیب دیده به دست نمیآورد و بر ایجاد یک سیستم پناهندگی تمرکز کند که همه ما میتوانیم به آن افتخار کنیم.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.