چرا تصویب پاپ از اتحادیه های همجنسگرایان مهم است؟ واتیکان

[ad_1]

حمایت پاپ فرانسیس از اتحادیه های مدنی همجنسگرایان که از مصاحبه ای در سال 2019 گرفته شده و اخیراً پخش شده است ، در سراسر جهان طنین انداز شده است. جای تعجب نیست که تنها گزیده ای از فرانچسکو ، یک مستند گسترده در مورد زندگی وی ، مورد توجه گسترده رسانه ها و واکنش های شدید قرار گرفت ، از تمجیدهای غیر ماهر تا رد صوت. اما برای افرادی در سراسر جهان که از نظر فرهنگی ، مذهبی و اخلاقی سنتی مبدل به ریشه کنی ریشه ای می شوند ، سخنان پاپ بسیار طنین انداز است.

در آرژانتین ، به عنوان کاردینال خورخه ماریو برگولیو ، فرانسیس در یک نشست خصوصی از اتحادیه های همجنسگرایان حمایت کرد در زمانی که طولانی شدن ازدواج اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. برخی می گویند او اتحادیه های مدنی را کمتر از دو شر می داند ، سازش سکولار در دفاع از دیدگاه کلیسای کاتولیک در مورد ازدواج ، وظیفه ای که وی سپس آن را “جنگ خدا” توصیف کرد. به هر دلیلی که باشد ، تمایل وی برای حمایت از اتحادیه های مدنی همجنسگرایان اختلاف جدی با ارتدکس کاتولیک را نشان می دهد. از آنجایی که آرژانتین یک دهه پیش ازدواج همجنسگرایان را پذیرفت ، به رسمیت شناختن ازدواج مساوی ، با 29 کشور در حال حاضر ، تحرک یافته است. به طور قابل توجهی ، چندین کشور با اکثریت کاتولیک ، از جمله کلمبیا ، ایرلند و مالت ، این اقدام را انجام داده اند.

اما اینکه فرانسیس دوباره حمایت خود را از اتحادیه های مدنی بعنوان پاپ تأکید کند ، یک سنگ بناست. با توجه به پیشرفت حقوق جنسی و تولید مثل ، بارگاه مقدس به طور مداوم سعی در جلوگیری از حقوق شناخته شده توسط قوانین بین المللی حقوق بشر داشته است. این تحت هر شرایطی با سقط جنین مخالف است ، با بیشتر اشکال پیشگیری از بارداری مخالف است و از وضعیت ناظر خود در سازمان ملل برای مخالفت با هرگونه اشاره به “جنسیت” در قطعنامه ها و ابتکارات سازمان ملل استفاده می کند. چند دهه پیش ، او یک جنگ صلیبی علیه به اصطلاح “ایدئولوژی جنسیتی” آغاز کرد ، که به جنبشی علیه حقوق زنان و حقوق لزبین ، همجنسگرایان ، دوجنسگرایان ، تراجنسیتی ها و دگرباشان جنسی تبدیل شده است.

برای کلیسای کاتولیک ، طبق ضرب المثل “عاشق گناهکار ، از گناه متنفر باش” ، اساسی در آموزه های آن ، “اعمال همجنسگرایانه در داخل آشفته است.” از این دیدگاه ، همجنس گرایی شرطی است که باید با فضل همراه باشد ، نه هویتی که حقوق برابر در آن طلب شود. با این حال واتیکان موضع عمومی علیه خشونت ، مجازات کیفری و تبعیض ناعادلانه علیه همجنس گرایان گرفته است. و گرچه این پیام ها همیشه با روحانیت یا عوام طنین انداز نیستند ، اما آنها در آشکارسازی همجنس گرایی با دلایل مذهبی با غیرت متوسطی کمک کرده اند.

اگرچه پاپ فرانسیس دکترین کاتولیک را تغییر نداده است ، اما او پیوسته تأکید اخلاقی بر جنسیت را به عنوان یک مسئله اساسی در زمان ما نادیده گرفته است ، در عوض پیشنهاد می کند که فقر و نابرابری ، و همچنین فاجعه های آب و هوایی ، مسائل فوری تر هستند. از این نظر ، وی جنبه ای از جنگهای فرهنگی را که در آن همجنسگرایی در صف مقدم و مرکز آن بود رها کرده است. یکی از راه های انجام این کار این بود که روی افراد تمرکز کند ، نه انتزاع ها. اظهار نظر معروف “من کی هستم که قضاوت کنم؟” وی اظهارنظر یک روزنامه نگار درباره کشیش های همجنسگرایان و همچنین حمایت و تشویق سایر افراد LGBTQ در حیطه صلاحیت وی ، همدلی فردی را در رد حقوق همجنسگرایان فراهم می کند.

با توجه به تنوع فزاینده خانواده ها ، کلیسای کاتولیک نیز با چالش های عملی روبرو است. ایده آل خانوادگی که توسط کلیسا رواج یافته است ، به طور فزاینده ای از واقعیت زنده جدا می شود. زوج های همجنس به طور فزاینده ای در حال تربیت فرزندان هستند و این سوال را در مورد چگونگی ورود این خانواده ها به کلیسای کاتولیک ایجاد می کند. تصدیق پاپ مبنی بر اینکه همجنس گرایان و همجنس بازان “فرزندان خدا هستند و از حق داشتن یک خانواده برخوردارند” نشان دهنده این گفتگوی دیرینه است. این پیام مرهمی برای تعداد نامتناسب جوانان LGBTQ خواهد بود که خود را از خانواده هایشان بیرون رانده و بی خانمان می شوند.

در زمان های مختلف ، گروه های مختلف اجتماعی از سیاست اخراج می شوند ، و باعث ایجاد شکاف بین افراد متعلق و کسانی که نمی شوند ، بین افراد داخلی و خارجی ، و دیگران. ویژگی این روند ، طرح جنبه های منفی ، نامطلوب و تهدیدآمیز نظم اجتماعی بر انحراف دیگران است. با توجه به اینکه ملتها همواره خود را بعنوان نمادی از جنسیت و جنسیت معرفی می کنند – با آرمانهای مردانه و زنانه ، و خانواده متعارف یکی از عناصر سازنده ملت است ، جای تعجب نیست که اقلیتهای جنسی یکی از این گروههای خارجی است که متهم می شوند ملت های ملت.

در عصر جهانی شدن ، حقوق LGBTQ به یک میله صاعقه برای به چالش کشیدن سنت ها و فرهنگ تبدیل شده است. لهستان نسخه ای افراطی است و مقامات محلی بسیاری از شهرها را “مناطق بدون دگرباشان جنسی” اعلام کرده اند. در روسیه ، “قانون تبلیغات همجنسگرایان” به عنوان یک محکوم گر سیاسی برای تقویت سیاست های محافظه کارانه در داخل و موقعیت روسیه به عنوان مدافع “ارزش های سنتی” در خارج از کشور استفاده می شود.

قوانین تبلیغاتی به سبک روسیه در جای دیگر تقلید می شود و راهی برای مشروعیت بخشیدن به برخی از هویت هاست که برای ارزش های فرهنگی کشور نامطلوب و بیگانه تلقی می شود. در نیجریه ، قانون منع ابراز هویت های LGBTQ ، همانند قانون ضد همجنس گرایی اوگاندا ، نمادی از حاکمیت ملی تلقی می شود.

در جهانی که حقوق LGBTQ به نشانگر مدرنیته تبدیل شده است ، حمایت از “ارزشهای سنتی” از نظر محافظت از خانواده در برابر تجاوز به مدرنیته و مجاز بودن تصور شده ، تقریباً همیشه در معرض دید است. در اندونزی ، حقوق LGBTQ به عنوان تهدید خارجی برای مردانگی سلطه طلب و ملت تلقی می شود. مصر “انحطاط غرب” را به عنوان توجیه آزار و اذیت مصریان به اتهام فسق و فسق محکوم می کند.

این استدلال لفاظی نمی تواند تصدیق کند که فعالان محلی به جای تکرار همتایان غربی خود ، جنبشی را براساس زندگی خود ایجاد کرده اند. این همچنین بدان معنی است که احتمالاً با افراد LGBTQ بد یا حتی خشونت آمیز رفتار می شود. در روسیه ، مقامات چچن اجتماع ، شکنجه و ناپدید شدن اجباری مردانی را که گمان می رفت همجنسگرایان هستند توجیه کرده اند و این یک روش برای پاکسازی ملت است ، این آخرین گروه طولانی است که مقامات چچن از نظر اجتماعی نامطلوب می دانند.

لحن اعتدال فرانسیس باعث تغییر چشم انداز مفهومی که در آن همجنسگرایی ارائه و ارزش گذاری می شود شد. تأیید وی توسط اتحادیه های مدنی این یک گام دیگر به جلو است. پاپ می گوید اگر قانون مدنی و سکولار ، شناخت منظم روابط همجنسگرایان را پیش بینی کند ، جامعه سقوط نخواهد کرد و واقعاً تقویت خواهد شد. این یک جهش کوانتومی است. جای تعجب نیست که فعالان کشورهایی مانند بولیوی ، فیلیپین ، لهستان ، اوگاندا و زیمبابوه از اظهارات وی استقبال کردند. این سناریوی “آنچه من می گویم انجام دهم ، نه نحوه انجام من” است ، زیرا دکترین کاتولیک بدون تغییر باقی مانده است ، اما آنچه پاپ فرانسیس در مورد اتحادیه های مدنی گفت مهم است.

نظرات بیان شده در این مقاله از نظر نویسنده است و لزوماً منعکس کننده تحریریه الجزیره نیست.



[ad_2]