چگونه مقررات مربوط به شبکه های اجتماعی مخالفت ها را در آفریقا خفه می کند نیجریه

[ad_1]

در ماه اکتبر ، فعالان ضد خشونت پلیس در نیجریه از سیستم عامل های آنلاین برای آگاهی رسانی و خواستار انحلال گروه ویژه ضد سرقت (SARS) ، یک واحد رسوا کننده پلیس متهم به زورگیری ، قتل های غیرقانونی ، تجاوز و شکنجه استفاده کردند. کمپین چندوجهی رسانه های اجتماعی آنها ، #EndSARS ، اعتراضات گسترده ای را در پی داشت که تصور جهانی را به خود جلب کرد و پاسخ طوفانی دولت نیجریه را برانگیخت. همزمان با شدت گرفتن اعتراضات در سراسر کشور ، نیروهای امنیتی ده ها نفر از معترضان را به زور بازداشت کردند و از آب پاش و گاز اشک آور برای متفرق کردن جمعیت استفاده کردند. سرکوب اعتراضات دولت در تاریخ 20 اکتبر به اوج خود رسید ، زمانی که نیروهای امنیتی به اردوگاه معترضان مسالمت آمیز در پایتخت تجاری این کشور ، لاگوس تیراندازی کردند و 12 معترض غیر مسلح را کشتند.

علیرغم واکنش وحشیانه دولت و اقدامات خشونت بار اسف بار توسط تعداد محدودی از تظاهرکنندگان و سایر گروههای غیر مرتبط که از ناآرامی ها سو advantage استفاده کردند ، کمپین #EndSARS نقش گسترده ای را که رسانه های اجتماعی می توانند در پیشبرد حاکمیت مدرن و حقوق بشر بازی کنند ، نشان داد. مرد در آفریقا

از طریق سیستم عامل های رسانه های اجتماعی ، فعالان #EndSARS نه تنها توانسته اند هزاران نفر از نیجریه ای را به عمل دعوت کنند و مقامات نیجریه را مجبور به پاسخگویی کنند ، بلکه توجه بین المللی و حمایت بی سابقه ای را نیز برای اهداف خود جلب کرده اند.

این واقعیت که جنبش رو به رشد حقوق بشر بصورت آنلاین مورد توجه ، ایجاد و نگهداری قرار گرفته است ، در سالنهای دولت اصولاً محافظه کار در نیجریه بی توجه نبوده است. این پدیده رسانه ای جدید و تمایل قابل توجه آن برای تغذیه اکثریت جوانان که به طور سنتی ساکت و غفلت شده اند ، تا حد زیادی متزلزل شده است ، برخی از فرمانداران و کارمندان دولت نیجریه خواستار تنظیم مقررات رسانه های اجتماعی شده اند.

به عنوان مثال ، در تاریخ 2 نوامبر ، مجمع فرمانداران شمالی با صدور بیانیه ای خواستار نظارت دقیق و سانسور در شبکه های اجتماعی برای خنثی کردن “اقدامات براندازانه” و “جلوگیری از انتشار اخبار جعلی” شد.

دور از حد معمول ، چنین تلاشهای نگران کننده ای برای مدیریت استفاده از رسانه های اجتماعی و خنثی کردن گفتمان عمومی مترقی و حق جهانی اجتماع مسالمت آمیز در سراسر آفریقا در حال فراگیر شدن و نسبتاً عادی شدن است.

به عنوان مثال ، در 16 آگوست ، بیانیه منتشر شده توسط جامعه توسعه آفریقای جنوبی (SADC) شبیه بیانیه فرمانداران نیجریه بود. وی “از كشورهای عضو خواست تا اقدامات پیشگیرانه ای برای كاهش تداخل خارجی ، تأثیر اخبار جعلی و سو the استفاده از رسانه های اجتماعی ، به ویژه در روندهای انتخاباتی انجام دهند.”

این واقعیت که کل یک بلوک منطقه ای ظهور مخالفت های ناشی از شبکه های اجتماعی را به طراحی های “بیرونی” نسبت می دهد ، بسیار نگران کننده است. جاه طلبی بلوک منطقه ای برای کنترل محتوای ارسال شده در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی بدون شک شوم است ، به ویژه در منطقه ای پر از انتخابات مورد اختلاف و حملات وحشیانه سرکوب اقتدارگرایانه علیه فعالیت مدنی روزمره و مخالفت های سیاسی. نیازی به گفتن نیست ، هدف از بیانیه SADC محافظت از آفریقایی ها در برابر اطلاعات غیرمجاز خارجی و خبرهای جعلی نیست ، بلکه اطمینان از این است که داستان های خودپرداز و برنامه های سیاسی که توسط دولت های محلی تبلیغ می شوند بدون تردید باقی می مانند.

آنگولا ، تانزانیا ، اوگاندا ، مالاوی ، سوازیلند و زامبیا قبلاً قوانین سختگیرانه ای را در مورد “سو abuse استفاده از رسانه های اجتماعی” وضع کرده اند. زیمبابوه و لسوتو نیز در حال معرفی کنترل های جدید رسانه های اجتماعی هستند.

اگرچه مقررات ابلاغ شده در این کشورها از نظر ظاهری قابل توجه و حتی به میزان قابل توجهی مترقی به نظر می رسند ، اما آنها حاوی بندهای مشکل ساز مطابق با الزامات مشکوک “امنیت ملی” هستند. و تقریباً همه آنها باعث ایجاد سوicion ظن و ترس در کاربران شبکه های اجتماعی می شوند و آنها را تشویق می کنند که برای جلوگیری از مواجهه با خشم دستگاه دولتی به دلیل ابراز شکایت از دولت ها و نهادهای محلی خود ، خودسانسوری کنند.

“روزهای خوب گذشته” سازمان های رسانه ای دولتی کهن الگویی یا امپراطوری های رسانه ای با پیوندهای قوی با نیروهای سیاسی مسلط ، که به تنهایی تبلیغات یکدستی را برای شنوندگان ، بینندگان و خوانندگان تشنه و بی علاقه به تنوع آغاز می کنند ، به پایان رسیده است.

با این حال ، عمدتا حاکمان آفریقایی تمایلی به حرکت رو به جلو و پذیرش زمان تغییر ندارند. سیستم عامل های رسانه های اجتماعی به توده مردم این امکان را داده است تا اقدامات رهبران خود را کنترل کرده و خواستار پاسخگویی در زمان واقعی شوند ، اما بسیاری از رهبران آفریقایی نمی توانند درک کنند که دیگر با شناسایی و تعدیل موضوعات گفتگوی ملی توانایی کاهش یا پنهان کردن واقعیت را ندارند. از طریق سازمانهای رسانه ای “دوستانه”.

به عنوان مثال ، در جریان اعتراضات #EndSARS ، محمدو بخاری ، رئیس جمهور نیجریه از اینكه منتقدان دولت وی در حال پخش “دروغ و اطلاعات غلط عمدی” در رسانه های اجتماعی هستند ، گله كردند و ادعا كردند كه “این دولت درد و رنج شهروندان خود را فراموش نمی كند”.

وی با این سخنان سعی کرد نه تنها از اعتراضات ، بلکه از حق نیجریه ای ها برای ایجاد نظر مستقل در مورد سیاست ها و اقدامات دولت مورد نظر خود مشروعیت بخشد. از همه مهمتر ، وی تصریح کرد که معتقد است مردم نیجریه فقط باید از اطلاعات و نظرات جمع آوری شده ، تأیید شده و منتشر شده توسط دولت یا رسانه های نیجریه که از سیاست های دولت وی پشتیبانی می کنند ، استفاده کنند.

برای رئیس جمهور نیجریه مشخص نبود که اعتراضات #EndSARS در واقع رد قاطع “حقایق” و نظرات مورد تایید دولت است که دولت وی مدتهاست بر مردم نیجریه پافشاری می کند.

این نشان دهنده عدم توانایی بخاری در درک چگونگی عملکرد و تعاملات دموکراتیک در عصر رسانه های اجتماعی است. البته ، مقامات دولتی باید کاربران شبکه های اجتماعی را که به گسترش سخنان نفرت انگیز ، انتشار اطلاعات غلط و تشویق به خشونت می پردازند ، تحریم کنند. اما آنها نمی توانند فقط نارضایتی و عصبانیت روزافزون را به سمت سیستم عامل های شبکه های اجتماعی مانند “دروغ” و “اطلاعات غلط” پرتاب کنند. نظرات و تجزیه و تحلیل ها در رسانه های اجتماعی بسیار فراتر از حوزه دفاعی رسانه های تحت کنترل دولت است ، جایی که مرزهای انتقاد مشروع توسط دولت تعیین می شود و حکومت ضعیف به طور مکرر سفیدپوش می شود.

دولت بخارا تنها رهبری در آفریقا نیست که نمی تواند واقعیتهای عصر رسانه های اجتماعی را درک و قبول کند.

به عنوان مثال ، در زیمبابوه ، در میان یک بحران خفقان آور اقتصادی ، جنجال های شدید سیاسی و عدم آزادی رسانه ها ، مردم برای ابراز انتقاد از دولت و به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم در مورد فساد ، ستم و سو abuse استفاده از دولت ، به رسانه های اجتماعی روی آوردند.

با این حال ، رئیس جمهور امرسون منانگاگوا و دیگر مقامات ارشد Zanu-PF به دلیل عدم موفقیت دولت در مهار فساد در سطح بالا و نقض حقوق بشر ، از پذیرش خشم عمومی ابراز شده در رسانه های اجتماعی به عنوان واقعی خودداری کردند.

درعوض ، آنها تصمیم گرفتند “سیب های بد” و “بدخواهان خارجی” را متهم کنند که اوضاع فزاینده زیمبابوه را در رسانه های اجتماعی نادرست معرفی کرده اند. ناامیدکننده است که حتی حزب حاکم کنگره ملی آفریقا در آفریقای جنوبی در ماه سپتامبر در دفاع از Zanu-PF در مورد این موضوع تصمیم گرفت و ضرورت پرهیز از “اخبار جعلی و تنظیم دستور کار در شبکه های اجتماعی” را اعلام کرد.

همه اینها در حالی بود که هشتگ #ZimbabweanLivesMatter در واکنش به سرکوب وحشیانه دولت منانگاگوا علیه اعتراضات ضد دولتی در این کشور در شبکه های اجتماعی روندی داشت.

این تحقیر حباب آمیز و سازش ناپذیر آزادی اندیشه و بیان مسلماً این قاره را فرا گرفته است. در مراکش ، YouTuber ، که پادشاه مراکش را مورد انتقاد قرار داده بود ، به زندان محکوم شد و یک روزنامه نگار فعال که در توییتر از معترضان ضد دولت دفاع می کرد ، دستگیر شد. روزنامه نگار مصری باسما مصطفی در ماه اکتبر به دلیل “استفاده از حساب شخصی خود در شبکه های اجتماعی برای انتشار و تبلیغ اخبار جعلی” بازداشت شد.

کشورهایی که برای تنظیم بیشتر رسانه های اجتماعی در آفریقا تلاش می کنند ، در بیشتر موارد ، آزادی رسانه های سنتی را مدتها سرکوب کرده و تلاش های روزنامه نگاری را محدود کرده اند. از لسوتو تا کنیا و مصر ، مقررات جدید رسانه های اجتماعی که تصویب شده اند یا در حال بررسی هستند ، سرکوب آزادی ها و محدودیت های انتشار اطلاعاتی است که عصر رسانه های قبل از اجتماعی را شکل داده است ، قهقرایی است.

جای تعجب نیست ، جایی که ارائه خدمات ضعیف است ، فقر گسترده است و بیکاری و کم کاری جوانان بسیار زیاد است ، دستکاری های قانونی و اظهارات مشکوک علیه سو ab استفاده به اصطلاح در شبکه های اجتماعی و دخالت در سیاست خارجی به همان اندازه زیاد است.

در غیاب رهبری اتحادیه آفریقا و راهنمایی قوی برای کمک به حفاظت از آزادی های رسانه ای که به سختی به دست آمده و از حقوق بشر محافظت می کند ، متأسفانه مقررات مربوط به رسانه های اجتماعی در آفریقا با سخنان نفرت و اطلاعات غلط مبارزه نمی کنند. آنها صدای مخالف را ساکت می کنند و یکی از تنها فضاهای دموکراتیک را می بندند که آفریقایی ها می توانند از رهبران خود تغییر و پاسخگویی بخواهند.

نظرات بیان شده در این مقاله از نظر نویسنده است و لزوماً منعکس کننده تحریریه الجزیره نیست.



[ad_2]