8 آذر 76 حماسه بزرگ فوتبال ایران در ملبورن / عکس | آخرین خبرها

[ad_1]

5fc1ed4a4e8c1_2020-11-28_09-55

8 آذر 76 تعطیل نبود ، شنبه بود. مدارس و دفاتر تعطیل نشدند ، اما بسیاری از آنها به مدرسه و اداره نرفتند یا در هر صورت زودتر برای حضور در تلویزیون بازگشتند!

وقتی آنها رفتند ، فکرشان در مورد فوتبال بود. دانش آموزان مطالعه نمی کردند و معلمان نیز تدریس نمی کردند. یا اگر آنها تدریس می کردند ، هیچ کس نمی فهمید! کارمندان نیز بیکار بودند. چون کسی برای کار نیامده است.

آن روز پاییزی ، فوتبال آنقدر مهم بود که تقریباً همه ایرانی ها سعی کردند از تلویزیون دور نشوند. هفته گذشته ، اولین مسابقه در تهران به تنهایی مساوی کرد و دارای برتری هایی بود.

قبل از سفر ، مربی استرالیایی “تری ونابلز” درباره ایران به صورت رایگان صحبت کرد. اما بعد ، وقتی آمدند و میهمان نوازی ایرانی ها را دیدند ، فهمید که اشتباه می کند و خودش را مسخره کرد.

مارک بوسنیچ ، دروازه بان استرالیا پس از بازی گفت: “جمعیت در استادیوم به گونه ای بود که ما قبلا هرگز نشنیده بودیم.”

در اولین مسابقه استرالیایی ها در ورزشگاه آزادی مقابل 128000 تماشاگر ایرانی به تساوی یک بر یک رسیدند و خوشحال به خانه بازگشتند. اکنون زمان بازگشت به ملبورن است تا به جام جهانی 1998 فرانسه برود.

بازی بزرگ با ناامیدی و اندوه آغاز شد ، اما …

غم ، ناامیدی و عصبانیت!

بازی برگشت در دقیقه 32 به یک طرفه به گل استرالیا رسید و بسیاری ناامید و غمگین بودند. لحظه سختی بود. نیمی از استرالیا در مقابل 80 هزار تماشاگر به دروازه ایران حمله کرد. گل دیگری در اوایل نیمه دوم به ثمر رسید و بسیاری شوکه و کاملا ناامید شدند.

نه تنها ایرانیان جلوی تلویزیون بلکه بازیکنان تیم ملی نیز ناامید و عصبانی شده اند.

تماشاگران استرالیایی هنگام پخش سرود ملی ایران برخلاف رسم و رسم و احترام به فوتبال در ابتدای بازی شلوغ بودند و سپس با وجود گلهای از دست رفته و بازی تهاجمی استرالیا ، روحیه بازیکنان ایران پایین بود.

خیلی ها روی زمین و روی زمین و جلوی تلویزیون قلبشان را شکستند و خدا به قلب شکستگان نگاه کرد. در اینجا بود که پیتر هور ، تماشاگر استرالیایی ، خرابکار ، معروف به “پیتر هور” ، به زمین حمله کرد و تور را شکست.

ایرانیان این را توهین می دانستند و ناراحت تر می شدند ، اما خدا “عاقل” بود.

پارگی تور دروازه ایرانی ها را ناراحت کرد اما خوب بود!

فرشته نجات!

چند دقیقه طول کشید تا شبکه احیا شود و همین حادثه و وقفه در بازی باعث شد تا حمله استرالیایی متوقف شود و بازی تغییر کند. این نکته مهم بعداً توسط کارشناسان فوتبال به ایرانیان منتقل شد و آنها “پیتر هور” را فرشته نجات فوتبال ایران در بازی خواندند.

ایران 2 گل می خواست تا یک تساوی انجام دهد و در مجموع 2 بازی در سراسر جهان برنده شود و با قانون گلزنی در خانه حریف به جام جهانی برود. همینطور بود. کریم باقری در دقیقه 76 اولین گل ایران را به ثمر رساند و حداداد عزیزی در دقیقه 80 گل دوم را به ثمر رساند. یک گزارشگر فوتبال با صدای بلند فریاد زد: “حداد عزیزی ، در دروازه ، در دروازه ، گل ، گل برای ایران” و صدای او در سراسر ایران شنیده شد.

پیتر هور که تور را شکست ، یک بیمار روانی است که مدتهاست درگیر چنین مواردی است. او با حقوق بازنشستگی معلولیت که از دولت می گیرد زندگی می کند

قنادی ها در فروشگاه افتتاح شده اند!

زمان عادی بازی که به پایان رسید ، 8 دقیقه وقت اضافی بود و در ایران در تمام این دقایق ، بسیاری از مردم بیشتر از تماشای فوتبال نماز می خواندند. بسیاری از قلب آنها می ترسیدند که ایران گلی به ثمر نرساند و فقط خدا می داند آنها چگونه بودند و چه لحظاتی را پشت سر گذاشتند ، اما کسی که ورق را باز کرد دروازه ایران را بسته نگه داشت و سرانجام سوت آخر به صدا درآمد. مرغها در اواخر پاییز شمرده شدند!

آنچه در ایران حماسه ملبورن نامیده می شود در استرالیا “ملبورن” نامیده می شود که به معنای “ملبورن عذاب” است!

تنها چند دقیقه پس از پایان بازی در ایران ، یک مهمانی خیابانی آغاز شد. خیابان ها آنقدر شلوغ شدند که چشمگیر بود! مردم نمی دانستند چه باید بکنند ، اما بسیاری از آنها گل و شیرینی پخش کردند. در شهرهای مختلف ایران صاحبان شیرینی پزی نیز بودند که مغازه های خود را به روی مردم باز می کردند و به جمعیت شاد شیرینی می دادند. این روز یکی از آن روزها بود!

پیتر هور ، این روزها!

8 آذر 76 تعطیل نبود ، شنبه بود. مدارس و دفاتر تعطیل نشدند ، اما بسیاری از آنها به مدرسه و اداره نرفتند یا در هر صورت زودتر برای حضور در تلویزیون بازگشتند!

آخرین اخبار (khabarfoori.com)

5fc1ed4a4e8c1_2020-11-28_09-55

وقتی آنها رفتند ، فکرشان در مورد فوتبال بود. دانش آموزان مطالعه نمی کردند و معلمان نیز تدریس نمی کردند. یا اگر آنها تدریس می کردند ، هیچ کس نمی فهمید! کارمندان نیز بیکار بودند. چون کسی برای کار نیامده است.

آن روز پاییزی ، فوتبال آنقدر مهم بود که تقریباً همه ایرانی ها سعی کردند از تلویزیون دور نشوند. هفته گذشته ، اولین مسابقه در تهران به تنهایی مساوی کرد و دارای برتری هایی بود.

قبل از سفر ، مربی استرالیایی “تری ونابلز” درباره ایران به صورت رایگان صحبت کرد. اما بعد ، وقتی آمدند و میهمان نوازی ایرانی ها را دیدند ، فهمید که اشتباه می کند و خودش را مسخره کرد.

مارک بوسنیچ ، دروازه بان استرالیا پس از بازی گفت: “جمعیت در استادیوم به گونه ای بود که ما قبلا هرگز نشنیده بودیم.”

در اولین مسابقه استرالیایی ها در ورزشگاه آزادی مقابل 128000 تماشاگر ایرانی به تساوی یک بر یک رسیدند و خوشحال به خانه بازگشتند. اکنون زمان بازگشت به ملبورن است تا به جام جهانی 1998 فرانسه برود.

بازی بزرگ با ناامیدی و اندوه آغاز شد ، اما …

غم ، ناامیدی و عصبانیت!

بازی برگشت در دقیقه 32 به یک طرفه به گل استرالیا رسید و بسیاری ناامید و غمگین بودند. لحظه سختی بود. نیمی از استرالیا در مقابل 80 هزار تماشاگر به دروازه ایران حمله کرد. گل دیگری در اوایل نیمه دوم به ثمر رسید و بسیاری شوکه و کاملا ناامید شدند.

نه تنها ایرانیان جلوی تلویزیون بلکه بازیکنان تیم ملی نیز ناامید و عصبانی شده اند.

تماشاگران استرالیایی هنگام پخش سرود ملی ایران برخلاف رسم و رسم و احترام به فوتبال در ابتدای بازی شلوغ بودند و سپس با وجود گلهای از دست رفته و بازی تهاجمی استرالیا ، روحیه بازیکنان ایران پایین بود.

خیلی ها روی زمین و روی زمین و جلوی تلویزیون قلبشان را شکستند و خدا به قلب شکستگان نگاه کرد. در اینجا بود که پیتر هور ، تماشاگر استرالیایی ، خرابکار ، معروف به “پیتر هور” ، به زمین حمله کرد و تور را شکست.

ایرانیان این را توهین می دانستند و ناراحت تر می شدند ، اما خدا “عاقل” بود.

پارگی تور دروازه ایرانی ها را ناراحت کرد اما خوب بود!

فرشته نجات!

چند دقیقه طول کشید تا شبکه احیا شود و همین حادثه و وقفه در بازی باعث شد تا حمله استرالیایی متوقف شود و بازی تغییر کند. این نکته مهم بعداً توسط کارشناسان فوتبال به ایرانیان منتقل شد و آنها “پیتر هور” را فرشته نجات فوتبال ایران در بازی خواندند.

ایران 2 گل می خواست تا یک تساوی انجام دهد و در مجموع 2 بازی را در دو دور بدست آورد و با قانون گلزنی در خانه حریف به جام جهانی برود. همینطور بود. کریم باقری در دقیقه 76 اولین گل ایران را به ثمر رساند و حداداد عزیزی در دقیقه 80 گل دوم را به ثمر رساند. یک گزارشگر فوتبال با صدای بلند فریاد زد: “حداد عزیزی ، در دروازه ، در دروازه ، گل ، گل برای ایران” و صدای او در سراسر ایران شنیده شد.

پیتر هور که تور را شکست ، یک بیمار روانی است که مدتهاست درگیر چنین مواردی است. او با حقوق بازنشستگی معلولیت که از دولت می گیرد زندگی می کند

قنادی ها در فروشگاه افتتاح شده اند!

زمان عادی بازی که به پایان رسید ، 8 دقیقه وقت اضافی بود و در ایران در تمام این دقایق ، بسیاری از مردم بیشتر از تماشای فوتبال نماز می خواندند. بسیاری از قلب آنها می ترسیدند که ایران گلی به ثمر نرساند و فقط خدا می داند آنها چگونه بودند و چه لحظاتی را پشت سر گذاشتند ، اما کسی که ورق را باز کرد دروازه ایران را بسته نگه داشت و سرانجام سوت آخر به صدا درآمد. مرغها در اواخر پاییز شمرده شدند!

آنچه در ایران حماسه ملبورن نامیده می شود در استرالیا “ملبورن” نامیده می شود که به معنای “ملبورن عذاب” است!

تنها چند دقیقه پس از پایان بازی در ایران ، یک مهمانی خیابانی آغاز شد. خیابان ها آنقدر شلوغ شدند که چشمگیر بود! مردم نمی دانستند چه باید بکنند ، اما بسیاری از آنها گل و شیرینی پخش کردند. در شهرهای مختلف ایران صاحبان شیرینی پزی نیز بودند که مغازه های خود را به روی مردم باز می کردند و به جمعیت شاد شیرینی می دادند. این روز یکی از آن روزها بود!

پیتر هور ، این روزها!

[ad_2]