اگر (فقط) امی کانی بارت مسلمان بود آمریکا و کانادا

[ad_1]

از ابتدا تا انتها ، دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ کاستی ها و کاستی های ساختاری را که ریشه در “قدیمی ترین دموکراسی” خودآرایی شده در جهان دارد (طبق برخی مطالعات دانشگاهی دقیق تر “پلوتوکراسی” طبقه بندی شده) ، آشکار و بهره برداری کرد.

از جمله این کاستی ها می توان به تشکیل سازمان کالج انتخاباتی با هدف اولیه دفاع از منافع دولت های برده دار اشاره کرد. تمرکز قدرت در دست مردان سفیدپوست دارای حقوق مالکیت (که اموال آنها عمدتا از محرومیت از اموال مردم بومی و نسل کشی ناشی می شود) ؛ گسترش اختیارات اجرایی سوive استفاده بدون بررسی قضایی ؛ و آسیب پذیری دادگاه ها در برابر دستکاری و کنترل سیاسی.

با این وجود در سیستم ناکارآمد که نمای ریاست جمهوری ترامپ را ایجاد کرد ، این اسلام و مسلمانان هستند که همچنان به عنوان الگوی سیاست های غیرقانونی ادامه می یابند. یک بار دیگر ، در مخالفت با قاضی جدید دادگاه عالی ، امی کانی بارت ، یک تاکتیک بلاغی مشهور افشا شد: عقاید بسیار محافظه کارانه وی را با تشبیه او به یک مسلمان محکوم کرد.

از قرن هجدهم ، مقایسه با مسلمانان و اسلام به عنوان آخرین توهین در گفتمان سیاسی آمریکا تلقی می شود. طبق قانون ، استبداد قضایی اغلب توسط گروه “عدالت کادی” – تصویر “کادی” نشان داده می شود. [Muslim judge] زیر درخت “، قضاوت بر اساس هوی و هوس های فردی ، جعل های شرق شناسی ، نه از واقعیت ، بلکه مستقیماً از صفحات 1001 شب.

پدر بنیانگذار ، بنجامین فرانکلین ، تا آنجا پیش رفت که در سال 1741 بررسی کرد که آیا “باور به محمد” بدتر است؟ [Muhammad] یا شیطان؟ “البته ، تثبیت” ماهومت “به راحتی حواس پرتی” شیاطین “جاسازی شده در ایدئولوژی ملی گرایانه خود ایالات متحده ، مبتنی بر نسل کشی استعماری و بردگی مجازات شده توسط کلیسا است.

ادامه تولید مثل شیوه های تفکر قرن ها در میان مسلمانان به عنوان نشانه ای از رشد تاریخی کند شناخته می شود ، شواهد دیگری که نشان می دهد اسلام “در دام گذشته” مانده است. با این وجود در سیاست های آمریکایی ، شیطان پرستی به اسلام حتی در میان مترقیان آشکار نیز وجود دارد – این نشان دهنده تقویت عمیق ساختارهای اندیشه اسلام هراسی است.

با الهام از حمله قانونی به حقوق سقط جنین؟ آن را “شرع مسیحی” بنامید. مهم نیست که قوانین اسلامی واقعی کمتر افسرده کننده بوده و دسترسی بیشتری به سقط جنین را فراهم می کند.

از سو abuseاستفاده کنترل نشده از قدرت توسط دونالد ترامپ خشمگین هستید؟ او را به عنوان “خلیفه” و بندگانش را به عنوان “قاطر” توصیف كنید؛ فراموش نکنید که خلیفه در نظریه حقوقی اسلام به عنوان قانون شناخته نشده است.

عصبانی از سیاست های واپسگرایانه ترامپ؟ او را به راه اندازی “جهاد” برای همه چیز ، از انرژی پاک تا مهاجرت به اوباماکر تا رای گیری غایب ، متهم کنید. سرگرم کننده است که کلمه صلیبی – که برخلاف “جهاد” ، در واقع به معنای “جنگ مقدس” است – اغلب برای نشان دادن چیزی قابل ستایش استفاده می شود. در حالی که این پیشنهاد که “جهاد” ، به معنای واقعی کلمه “مبارزه” ، ممکن است مفهوم مثبتی داشته باشد ، شرم آور است.

برچسب زدن به عنوان کاریکاتورهای اسلامی نام اشتباهی خواهد بود ، زیرا کاریکاتور حاکی از هسته ای از حقیقت است که اغراق آمیز است. بلکه پیش بینی ها هستند: تغییر صفات و نگرانی های منفی خود به یک ویژگی سیاه شده.

همانطور که قاضی بارت در دیوان عالی کشور تأیید می کند ، خصوصیاتی که معمولاً به سنت حقوقی اسلامی نسبت داده می شود – ادعای بی منطقی ، سخت گیری ایدئولوژیک و تبعیت از حکومت استبدادی – در واقع نشان دهنده خود سیستم آمریکایی است.

در حالی که وکلای مسلمان در طول تاریخ از ایالت مستقل بوده اند ، قضات در ایالات متحده از نظر سیاسی منصوب می شوند ، واقعیتی که توسط چمن های سیاسی لخت جنگ دیوان عالی برجسته شده است. عدالت بارت با 52 رأی جمهوری خواه اما صفر رأی دموکرات ها نیمکت را شکست. قضات سابق نامزد ترامپ ، برت کاوانو و نیل گورسوه ، با حمایت یک جانبه مشابه یک طرفه جمهوری خواهان پشتیبانی می شدند.

نتیجه دادگاهی است که از نظر ایدئولوژیک کاملاً قطبی است. قضات به طور فزاینده ای درگیر «اشکال رفتار قضایی می شوند [that] بر اساس مطالعه سال 2019 دانشکده های حقوق نورث وسترن و لویولا ، وکالت را نشان می دهند نه دادرسی.

روسای جمهور جمهوری خواه قاضی های محافظه کار فزاینده رادیکال و روسای جمهور دموکرات مرکز گرای بیشتری را نسبت به قضات لیبرال انتخاب می کنند (اگرچه طبقه بندی مکرر اوباما درباره فرمانده کل قوا و رئیس اخراج کننده به عنوان “لیبرال” نشانگر توخالی بودن این توصیفگر است). زمامداران مسلمان مانند سلطان بایبارس مملوک در قرن سیزدهم زمینه فعالیت بسیاری از مکاتب حقوقی را فراهم کردند – کثرت گرایی حقوقی به خودی خود برای جبران خطای اجتناب ناپذیر و استدلال پیش بینی نشده انسانی بسیار ارزشمند تلقی می شد.

ترکیبی از استقلال قانونی و کثرت گرایی باعث شده است که مسلمانان و غیرمسلمانان در انتخاب مکتب تفکر حقوقی متناسب با نیازهای آنها – نوعی توسعه شرعی از پایین – آزادی انتخاب داشته باشند. یعنی تا زمانی که قدرت های استعماری یک قانون یکپارچه را مدون کنند و تعابیر اباحه آمیز مانند وهابیت را که در ابتدا توسط دانشمندان و جوامع مسلمان رد شده تحمیل کنند. همانند دادگاه عالی ایالات متحده ، ایدئولوژی های واپس گرایانه نه با اراده مردمی بلکه با یک نیروی سیاسی خالص تاسیس شدند.

حتی قبل از انتصاب بارت ، الگوی سجده دادگاه در مقابل محراب قدرت شرکتی و سیاسی مشهود بود. از سال 2006 ، اتاق بازرگانی ، بزرگترین گروه لابی بازرگانی در ایالات متحده ، 70 درصد پرونده های دادگاه عالی را که در آن شکایت کرده است ، برنده شده است.

مقررات قانون اساسی که برای تضمین برابری حقوقی بردگان سابق طراحی شده اند ، برای تقویت “شخصیت” شرکت تحریف شده است. دادگاه تأثیرگذاری شرکتها بر انتخابات را آسانتر کرد ، اما رای دادن برای افراد حاشیه نشین دشوارتر بود. جرم انگاری گفتار مسالمت آمیز به عنوان “تروریسم” آسان تر است ، اما نگه داشتن پلیس هایی که به خاطر مسئولیت می کشند دشوارتر است. مالکیت نیروهای نظامی برای کاخ سفید آسان تر است ، اما دسترسی به دادگاه ها برای قربانیان جنایات جنگی ایالات متحده دشوارتر است. این شرکت ها را از پیامدهای حقوقی نقض حقوق بشر بین المللی محافظت کرد ، در حالی که اجازه داد مهاجران به طور نامحدود بازداشت شوند.

قاضیانی مانند مربی بارت ، قاضی آنتونین اسکالیا ، تصمیمات ظالمانه را با پوشش “متن گرایی” و “اصالت گرایی” مبدل کردند و ادعا کردند که آنها به معنای اصلی متون حقوقی مقید هستند. بجز مواردی که معنای اصلی با نتیجه مطلوب در تضاد باشد – اعم از تخریب اقدامات ضد نژادپرستی ، گسترش حقوق اسلحه یا اطمینان از برنده شدن نامزد حزب آنها در انتخابات – در این مورد روش های اصلی و متنی آنها. استفاده ناسازگار یا بی سر و صدا کنار گذاشته شده است.

با این حال ، همانطور که تاریخ حقوقی اسلامی نشان می دهد ، متن گرایی لزوماً مترادف با قهقرایی نیست. مدارس ظهیری و حنبلی اغلب بعنوان متن گرایان توصیف می شوند و موقعیت های خاصی را به دست می گیرند که امروزه “لیبرال تر” یا “مترقی” تر به نظر می رسند. به عنوان مثال ، ظهیریس ، به عنوان یک وکیل قرن یازدهم ، ابن حزم ، مجازات های سنگین “لواط” را رد کرد زیرا در قرآن ذکر نشده است و حقوقدانان حنبلی آزادی قراردادی بیشتری در ازدواج برای زنان فراهم می کردند و اجازه نمی دادند که مقامات اجتناب کنند مجازات کیفری

شاید در عوض باید “عدالت کادی” را “عدالت اسکالیا” نامید.

قاضی بارت در حال پیوستن به تیمی از قضات دادگاه عالی محافظه کار است که توسط جامعه فدرالیست ، سازمان حقوقی افراطی یک جنگ صلیبی – نه جهاد – مسح شده است تا فضای قضایی ایالات متحده را تغییر دهد.

بارت که در پشت داستان داستانی جدایی قانون و سیاست پنهان شده بود ، در جلسات تأیید صحت سنا از پاسخ دادن به س questionsالات مربوط به مواضع قانونی خود سر باز زد. اما سوابق دادگاه خود گویای این امر است: 76 درصد طرفدار شرکت های بزرگ ، 86 درصد طرفدار پلیس ، 85 درصد مخالف قربانیان تبعیض و 88 درصد مخالف مهاجران هستند.

میلیون ها دلار “پول تاریک” که توسط جامعه فدرالیست پمپ می شود تا بر نامزدهای قضایی تأثیر بگذارد و انتخابات قضایی ایالت را تضعیف کند ، نتیجه خوبی دارد. با وجود بارت ، شش نفر از 9 قاضی دادگاه عالی عضو انجمن هستند و از 51 انتصاب ترامپ در دادگاه تجدیدنظر به جز هشت نفر ، همه با او ارتباط دارند. بسیاری از این قضات هنوز هم ده ها سال پس از ریاست جمهوری ترامپ در کابوس دور آمریکا در دادگاه خواهند بود. تأثیرات این واضح است: قضات منصوب ترامپ ثابت کرده اند که در افزایش سرکوب رای دهندگان منجر به انتخابات سهیم بوده اند.

با این حال ، طبق جامعه فدرالیست ، ادعای “گسترش قانون شریعت” – و نه گسترش قانون جامعه فدرال – چیزی است که “دموکراسی ، عدالت اقتصادی و امنیت” را نقض می کند.

مجله حقوقي انجمن فدرال ادعا مي كند كه “قوانين اسلامي در خاورميانه نقطه مقابل قانون غرب است” ، نقل قولي كه به رابرت جكسون ، قاضي دادگاه عالي سابق آمريكا نسبت داده شده است. اما با شكل گزینی الفاظ عدالت جكسون ، معنای اصلی آن – كه دقیقاً به دلیل تفاوت سنت قانونی اسلامی با سنت آمریكایی ، باید منبع بینش و الهام باشد – کاملاً برعكس می شود. (بسیار متعهد اعلام شده انجمن به اصالت است.)

عدالت جکسون نوشت: “ما باید این باور راضی را کنار بگذاریم که تجربه مسلمانان چیزی برای آموزش ما ندارد.” “ما می توانیم اختلافات در تجربه حقوقی را همانند موازی کاری ، آموزنده بدانیم.”

ما باید به جای اینکه اسلام را مورد تمسخر قرار دهیم ، از تاریخ کثرت گرایی حقوقی و استقلال وکلا از دولت درس بگیریم.

به جای ترس از اینکه امی کانی بارت مانند یک مسلمان است ، می توان امیدوار بود که او بیشتر یک مسلمان باشد – به ویژه مانند وکلای مسلمان پیش از مدرن که به شدت از خدمت به عنوان پیاده روی برای حاکمان سیاسی خودداری کرده و نظرات حقوقی خود را صادر کردند. بررسی سو abuse استفاده از قدرت.

همانطور که قاضی جکسون گفت ، “وقت آن رسیده است که دیگر از خود به عنوان تنها ملتهای دنیا که عاشق عدالت هستند یا اینکه عدالت را می فهمیم ، دست بکشیم.” اما ترکیب سمی انحصارطلبی آمریکا و شرق گرایی قانونی ، تضمین می کند که اسلام به عنوان یک معیار دیده می شود. برای وحشیگری ، هرگز الگوی – به ضرر سنت های قانونی اسلامی و آمریکایی.

نظرات بیان شده در این مقاله از نظر نویسنده است و لزوماً منعکس کننده تحریریه الجزیره نیست.



[ad_2]