چیزهای شنیده نشده درباره زندگی پرویز پورازینی ، به روایت رضا بابک |

[ad_1]

5fc9c17b99c26_5fc9c17b99c27

پرویز پوراسینی به عنوان یک هنرمند با استعداد و سخت کوش می تواند الگویی برای علاقه مندان به بازیگری باشد ، به لطف زندگی شخصی خود می تواند به عنوان الهام بخش برای عموم مردم ، به ویژه نسل جوان تبدیل شود.

دخالت در زندگی شخصی افراد مشهور نامناسب است ، اما گاهی مرور خاطرات زندگی این افراد درس های خوبی برای بینندگان دارد و می تواند در این زمینه مفید باشد.

پرویز پورازینی بدون شک به همین نسل تعلق دارد که همانطور که امروز می دانیم به زودی جایگزین نخواهد شد. نسلی که در آن تعهد و اخلاق حاکم باشد و هنر برای او مقدس بود ، اما آنچه باعث می شود به گونه ای دیگر درباره این هنرمند بیاموزیم مسئولیت او در زندگی شخصی اش است و شاید این اتفاق در این روزهای سخت باشد. وقتی بیش از آنچه ما برای تقویت روحیه خود نیاز داریم ، کمک می کند.

ما در مورد کمک رضا بابک برای یادگیری در مورد زندگی شخصی پرویز پوراسینی یاد می گیریم. هنرمندی که دوستی اش با پوراسینی به سالها قبل برمی گردد؛ در دوره طلایی دانشکده هنرهای زیبا.

و رضا بابک با مهربانی تغییرناپذیر خود ما را به همان سالهای پر تلاطم ترجمه می کند.

“پرویز کمی از ما بزرگتر بود ، اما در همان زمان دانشجو بودیم زیرا او دیر به دانشگاه آمد. من قبلاً او را می شناختم. ابتدا با برادر کوچکترش خسراو و سپس پرویز دوست شدم. قبل از ورود به دانشگاه او بازیگری حرفه ای زیادی داشت تجربه و همکاری با کارگردانان مشهوری مانند حمید سمندریان و اربی اونسیان. ما او را روی صحنه دیدیم. او برای دریافت تحصیلات دانشگاهی به دانشگاه آمد. واقعیت این است که پرویز زندگی پر فراز و نشیبی داشت. از ابتدای جوانی هنگامی که او بسیار جوان بود ، به دلیل مرگ پدرش ، مرد خانواده شد و به همراه مادرش از خانه مراقبت می کردند و برای نگهداری کار می کردند. او دو خواهر و یک برادر کوچکتر به نام خسرو داشت که اکنون در اتریش زندگی می کند ، و یکی خواهران – در فرانسه.

زندگی او به گونه ای بود که صبح ها برای عمویش صحافی می کرد ، عصرها به مدرسه عصرانه می رفت و سالن ورزشی را ترک می کرد. او سپس در کلاس های حمید سمندریان و شب هنگام که روی صحنه رفت و به عنوان بازیگر کار کرد ، شرکت کرد. در همان سن کم او مسئولیت خواهر و برادرهای خود را بر عهده گرفت. اما پرویز با وجود همه نگرانی ها سالک بود. شاید ندانید که پرویز واسطه آشنایی ما با کانون پرورش فکری بود. این او بود که به ما گفت که یک گروه تئاتر برای کودکان به سرپرستی هنرمند آمریکایی دن لافون تشکیل خواهد شد. در ابتدا به پرویز پیشنهاد شد ، اما چون فرصتی پیدا نکرد ، با من ، مارزه بارومن ، بهرام شاه محمدلو ، سوزان فرهونیا و علیرضا هدایی دیدار کرد. اکنون در این گفتگو دیگر فرصتی برای گفتن در مورد رویدادهای درخشان رخ داده در مرکز رشد فکری و تجربه ارزشمندی که کسب کرده ایم وجود ندارد ، اما این بدان معناست که پرویز هم یک سالک بود و هم یک نگرانی جدی و با دوستانش مهربان بود. »

به گفته رضا بابک ، سالهای بعد مشکلات دیگری را برای وی ایجاد کرد: “همسری که به یاد” ونوس “زندگی می کند پس از سختی های فراوان در سال 1375 درگذشت. وی در استودیو بازیگر بود و فرزندی به نام پورنگ داشتند.” اتفاقاً او در جمع تنها کسی بود … زنده باد خاطرات خارق العاده اش! “

همانطور که پورازینی در تلویزیون درباره این قسمت از زندگی خود صحبت می کرد ، فکر می کردیم اگر در گفتگو با دوست قدیمی اش این خاطرات را در نظر بگیریم ، اکنون ناامید نخواهیم شد.

اما تعهد پرویز پورازینی محدود به جوانی وی نبود. وی از همان کودکی با خانواده خود وفادار بود و تا آخرین روزهای زندگی خود از این مسئولیت چشم پوشی نکرد. وی همچنین از تعهدات دیگر خود در زمان تاجگذاری صحبت کرد. مراقبت از مادر سالخورده خود ، که بیش از 90 سال داشت ، و پوراسینی گفت که او بسیار آسیب پذیر است و سعی کرد مادرش را با ماندن در خانه و رعایت تمام اصول بهداشتی از ولیعهد دور نگه دارد.

اکنون یادآوری این خاطرات در روزهای سختی که می گذرانیم می تواند به ما کمک کند تا با قدرت و امید بیشتری این دوره را زنده کنیم و این درس فوق العاده دیگری است که افراد بزرگ ناخودآگاه به دیگران می آموزند. خاطرات پرویز پورهاسینی فقط بازی های خیره کننده یا عشق ناخوشایندی نیست که او به دیگران نشان داده است. او با گذراندن آزمایشات زندگی ، خاطرات گرانبهایی را برای ما به یادگار گذاشت.

پرویز پورازینی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون سحرگاه جمعه 7 آذر در بیمارستان در سن 79 سالگی به دلیل بیماری عروق کرونر قلب درگذشت.

پرویز پورگوسینی به عنوان یک هنرمند با استعداد و سخت کوش می تواند الگویی برای طرفداران بازیگری شود و زندگی شخصی وی می تواند روحیه عموم مردم ، به ویژه نسل جوان را تحریک کند.

آخرین اخبار (khabarfoori.com)

5fc9c17b99c26_5fc9c17b99c27

دخالت در زندگی شخصی افراد مشهور نامناسب است ، اما گاهی تجدیدنظر در خاطرات زندگی این افراد درس های خوبی برای بینندگان دارد و می تواند در این زمینه مفید باشد.

پرویز پورازینی بدون شک به همین نسل تعلق دارد که همانطور که امروز می دانیم به زودی جایگزین نخواهد شد. نسلی که در آن تعهد و اخلاق غالب است و هنر برای او مقدس بود ، اما آنچه باعث می شود به گونه ای دیگر درباره این هنرمند بیاموزیم مسئولیت او در زندگی شخصی اش است و شاید همین اتفاق در این روزهای سخت رخ دهد. وقتی بیش از آنچه ما برای تقویت روحیه خود نیاز داریم ، به آن کمک کنیم.

ما با کمک رضا بابک آشنا می شویم تا در مورد زندگی شخصی پرویز پورازینی اطلاعاتی کسب کنیم. هنرمندی که دوستی اش با پوراسینی به سالها قبل برمی گردد؛ در دوره طلایی دانشکده هنرهای زیبا.

و رضا بابک با مهربانی تغییرناپذیر خود ما را به همان سالهای پر تلاطم هدایت می کند.

“پرویز کمی از ما بزرگتر بود ، اما در همان زمان دانشجو بودیم زیرا او دیر به دانشگاه آمد. من قبلاً او را می شناختم. ابتدا با برادر کوچکترش خسرو و سپس پرویز دوست شدم. قبل از ورود به دانشگاه او بازیگری حرفه ای زیادی داشت تجربه و همکاری با کارگردانان مشهوری مانند حمید سمندریان و اربی اونسیان. ما او را روی صحنه دیدیم. او برای تحصیلات دانشگاهی به دانشگاه آمد. واقعیت این است که پرویز زندگی پر فراز و نشیبی داشت. از ابتدای جوانی هنگامی که او بسیار جوان بود ، به دلیل مرگ پدرش ، مرد خانواده شد و به همراه مادرش از خانه مراقبت می کردند و برای نگهداری کار می کردند. او دو خواهر و یک برادر کوچکتر به نام خسرو داشت که اکنون در اتریش زندگی می کند ، و یکی خواهران – در فرانسه.

زندگی او به گونه ای پیشرفت کرد که صبح ها در بندهای عمویش کار می کرد ، عصرها به مدرسه عصرانه می رفت و دبیرستان را ترک می کرد. وی سپس در کلاس های حمید سمندریان و شب هنگام که روی صحنه رفت و به عنوان بازیگر کار کرد ، شرکت کرد. در همان سن کم او مسئولیت خواهر و برادرهای خود را بر عهده گرفت. اما پرویز علی رغم همه اشتغال ، سالک بود. شاید ندانید که پرویز واسطه آشنایی ما با کانون پرورش فکری بود. این او بود که به ما گفت که یک گروه تئاتر برای کودکان به سرپرستی هنرمند آمریکایی دن لافون تشکیل خواهد شد. در ابتدا به پرویز پیشنهاد شد ، اما چون فرصتی پیدا نکرد ، با من ، مارزه بارومن ، بهرام شاه محمدلو ، سوزان فرهونیا و علیرضا هدایی دیدار کرد. اکنون در این گفتگو دیگر فرصتی برای گفتن در مورد رویدادهای درخشان رخ داده در مرکز رشد فکری و تجربه ارزشمندی که کسب کرده ایم وجود ندارد ، اما این بدان معناست که پرویز هم یک سالک بود و هم یک نگرانی جدی و با دوستانش مهربان بود. »

به گفته رضا بابک ، سالهای بعد مشکلات دیگری را برای وی ایجاد کرد: “همسری که به یاد” ونوس “زندگی می کند پس از سختی های فراوان در سال 1375 درگذشت. وی بازیگر استودیو بود و فرزندی به نام پورنگ داشتند. اتفاقاً او در جمع تنها کسی بود … زنده باد خاطرات خارق العاده اش! “

از آنجا که پورازینی در مورد این قسمت از زندگی خود در تلویزیون صحبت کرد ، فکر کردیم اگر در گفتگو با دوست قدیمی اش این خاطرات را در نظر بگیریم ، اکنون ناامید نخواهیم شد.

اما تعهد پرویز پورازینی محدود به جوانی وی نبود. وی از همان کودکی با خانواده خود وفادار بود و تا آخرین روزهای زندگی خود از این مسئولیت چشم پوشی نکرد. وی همچنین از تعهدات دیگر خود در زمان تاجگذاری صحبت کرد. مراقبت از مادر سالخورده خود ، که بیش از 90 سال داشت ، و پوراسینی گفت که او بسیار آسیب پذیر است و سعی کرد مادرش را با ماندن در خانه و رعایت تمام اصول بهداشتی از ولیعهد دور نگه دارد.

اکنون یادآوری این خاطرات در روزهای سختی که می گذرانیم می تواند به ما کمک کند تا با قدرت و امید بیشتری این دوره را زنده کنیم و این درس شگفت انگیز دیگری است که افراد بزرگ ناخودآگاه به دیگران می آموزند. خاطرات پرویز پورهائینی فقط بازی های خیره کننده یا عشق ناخوشایندی نیست که او به دیگران نشان داده است. او با گذراندن آزمایشات زندگی ، خاطرات گرانبهایی را برای ما به یادگار گذاشت.

پرویز پورازینی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون سحرگاه جمعه 7 آذر در بیمارستان در سن 79 سالگی به دلیل بیماری عروق کرونر قلب درگذشت.

[ad_2]