جزئیات جدید قتل پسر 4 ساله / همدست امیرعلی راز جنایت را می دانست | آخرین خبرها

[ad_1]

5fb0e3b0bfd8f_2020-11-15_11-45

تحقیقات در مورد قتل دردناک امیرعلی ، پسری 4 ساله از باستان آباد ، تا زمانی که چهار مظنون قتل اعضای خانواده باشند ، ادامه دارد و اظهارات دختر کوچک ابعاد جدیدی از ماجرا را آشکار کرده است.

قتل امیرعلی 4 ساله در باستان آباد ، آذربایجان شرقی ، احساسات ساکنان این شهر را جریحه دار کرده است ، در حالی که دادستان باستان آباد از سرعت ، جدیت و قابلیت اطمینان تحقیقات قضایی برای شناسایی و مجازات متهمان این جنایت خبر داده است.

تاکنون 4 مظنون در این پرونده دستگیر شده اند ، تحقیقات برای کشف ابعاد پنهان پرونده در حال انجام است ، اما مظنونان چه کسانی هستند و نقش آنها در این پرونده چیست ، پدر امیرعلی جزئیات این پرونده جنایی را بیان می کند.

چگونه امیر علی ناپدید شد؟

ساعت حدود 10 صبح روز سه شنبه ، 11 نوامبر بود.

همسرم با دختر بزرگش و امیرعلی در خانه بود. در آن روز همسر دخترش را برای خرید سبزیجات در فروشگاه فرستاد. امیرعلی نیز جلوی خانه بیرون رفت و منتظر بازگشت خواهرش بود.

در آن لحظه ، یک زن همسایه وارد خانه ما شد ، به همسرم نزدیک شد و شروع به صحبت با او کرد.

این حادثه حدود 10 تا 15 دقیقه طول کشید و پس از رفتن زن همسایه و بازگشت دخترم از فروشگاه ، معلوم شد که امیرعلی ناپدید شده است.

پس از آن ، ما همه جا به دنبال پسرم بودیم. ما حتی عکسی از او را در شبکه های اجتماعی منتشر کردیم و از پلیس کمک گرفتیم اما پسر پیدا نشد.

به کسی سوect ظن نکردید؟

اولین نفر نیست من با کسی خصومت ندارم ، حتی به پلیس گفتم که با کسی دشمنی ندارم ، اما دو روز بعد کم کم به زن همسایه مشکوک شدیم.

یکی از نزدیکان این زن که حدود دو سال پیش به اتهام ساخت و توزیع مواد مخدر شیشه دستگیر شد ، یکی دو روز قبل از ناپدید شدن امیرعلی از زندان آزاد شد.

صادقانه بگویم ، از آنجا که این مرد دستگیر شد ، خانواده اش ما را سرزنش کردند و فکر کردند که ما این مرد را افشا کرده و او را دستگیر کرده ایم ، بنابراین آنها از ما متنفر شدند. وقتی همه را کنار هم گذاشتیم مشکوک شدیم.

حدس زدیم که یک زن همسایه در آن روز برای سرگرمی همسرم به ما مراجعه کرده و همدستان وی فرصت ربودن امیرعلی را داشته اند. از طرف دیگر ، وقتی دوربین های مداربسته را بررسی کردیم ، متوجه شدیم که پسرم از کوچه بیرون نیامده و به همین دلیل سو ourظن ما به زن همسایه بیشتر شد.

این ماجرا را برای پلیس تعریف کردی؟

آره. وقتی این را به کارمندان گفتیم ، آنها با همسایه ما تماس گرفتند.

انشاالله آنها روزی که با دختر کوچکشان که شریک زندگی پسر من بود احضار شدند به دادگاه آمدند و این دختر بود که مهمترین نکات را به پلیس داد.

چی گفت؟

آن روز در دادگستری ، وقتی همسایه مان ربودن پسرم را انکار کرد و گفت بی گناه است ، از دخترش پرسیدیم آیا امیرعلی را دیده است؟ وی همچنین گفت که دو روز با پسرم بود که مفقود شد.

وی گفت که در این زمان آنها در خانه یکی از اقوامشان که چند کوچه از خانه ما است با امیرعلی بازی می کردند و امیر علی شبها آنجا می خوابید.

من حتی از او در مورد رنگ لباس و کفش پسرم س askedال کردم و او همان لباس و کفشی را توصیف کرد که روزی که پسر من گم شده بود. او حتی به تصویر یک عروسک روی پیراهن امیرعلی اشاره کرد.

این دختر گفت که آنها روزهای سه شنبه و چهارشنبه در خانه امیر علی در خانه اقوام خود بودند ، اما صبح روز پنجشنبه یکی از اقوام او را تحویل گرفت و امیر علی را با ماشین سوار کرد و به خانه یکی از اقوام دیگر در روستای ارژن برد.

این روستا حدود 20-25 کیلومتر با باستان آباد فاصله دارد و همان روستایی است که جسد پسرم در آنجا پیدا شده است.

دختر گفت که آنها صبح به این دهکده رفتند ، اما امیرعلی در آنجا ماند و با همان مردی که بچه ها را به آنجا برد و دیگر هرگز امیرعلی را ندید ، به بوستون آباد بازگشت.

آیا این اتفاق قبل از پیدا شدن جسد پسرتان افتاده است؟

آره. پنج شنبه.

یعنی روزی که همسایه ما به دادگاه احضار شد. وقتی حرف دختر کوچک را شنیدیم ، مطمئن شدیم همسایه پسرم را ربوده است ، اما آنها مرتباً این حرف را انکار می کردند و می گفتند دخترشان خیالی است و او آن را برد.

چند ساعت بعد ، حوالی ساعت 8 عصر روز پنجشنبه ، جسد پسرم در کیسه ای واقع در 100 متری نهر که از طریق روستای ارجان عبور می کرد ، پیدا شد.

جنازه امیر علی را دیده اید؟

وقتی به آنجا رفتیم ، آنها فقط چهره او را به من نشان دادند و با دیدن او دنیا روی سرم افتاد.

آنها بعداً جسد را به پزشکی قانونی بردند و اجازه ندادند که جسد پسرم را ببینم.

برادرم فقط هنگام بازگشت از پزشکی قانونی مجاز بود بگوید که بدن پسرم سالم است ، اما من اجازه ملاقات او را نداشتم. جسد هنوز در پزشکی قانونی تبریز است و هنوز برای دفن به ما تحویل داده نشده است.

بنابراین اکنون مظنونان دستگیر شده اعضای خانواده همسایه شما هستند. آیا این درست است؟

آره. آنها 4. همسر و همسر همسایه ، همان مردی که تازه از زندان آزاد شده بود و یکی دیگر از اقوام دیگر آنها که صبح پنجشنبه بچه ها را به روستای ارژن می برد.

آیا به غیر از امیرعلی و دخترتان فرزندان دیگری هم دارید؟

نه من فقط این دختر و پسر را داشتم که اکنون پسرم را از دست داده اند. من نمی دانم که چگونه کسی می تواند آنقدر بیرحمانه باشد که جان یک پسر بی گناه را بگیرد. بعد از این حادثه ، من و همسرم یک چشم خون و یک اشک داریم.

تنها آرزوی ما این است که آنها اجازه ندهند حقوق خود را نقض کنیم. ما می خواهیم قاتل پسرمان شناسایی و مجازات شود و خوشبختانه پلیس و بازپرس پرونده تمام تلاش خود را برای کشف حقیقت و شناسایی قاتل انجام می دهند.

تحقیقات ادامه دارد
پس از دستگیری مظنونان اصلی این جنایت ، بازپرس همچنین اعلام کرد که تحقیقات برای کشف حقیقت ادامه دارد.

حجج الاسلام روح ایمانی با اشاره به دستگیری چهار نفر در پرونده و ادامه بازجویی ها اظهار داشت: علت و انگیزه اصلی این قتل هنوز مشخص نشده است و در صورت کشف ابعاد جدید این حادثه به آنها اطلاع داده می شود.

وی گفت: “قوه قضاییه احساسات عمومی در مورد این حادثه را درک می کند و از مردم می خواهد شایعات را نادیده بگیرند و اخبار را از طریق رسانه های رسمی دنبال کنند.”

باستان آباد یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است.

تحقیقات در مورد قتل دردناک امیرعلی ، پسری 4 ساله از باستان آباد ، تا زمانی که چهار مظنون قتل اعضای خانواده باشند ، ادامه دارد و اظهارات دختر کوچک ابعاد جدیدی از ماجرا را آشکار کرده است.

آخرین اخبار (khabarfoori.com)

5fb0e3b0bfd8f_2020-11-15_11-45

قتل امیرعلی 4 ساله در باستان آباد ، آذربایجان شرقی ، احساسات ساکنان این شهر را جریحه دار کرده است ، در حالی که دادستان باستان آباد از سرعت ، جدیت و قابلیت اطمینان تحقیقات قضایی برای شناسایی و مجازات متهمان این جنایت خبر داده است.

تاکنون 4 مظنون در این پرونده دستگیر شده اند ، تحقیقات برای کشف ابعاد پنهان پرونده در حال انجام است ، اما مظنونان چه کسانی هستند و نقش آنها در این پرونده چیست ، پدر امیرعلی جزئیات این پرونده جنایی را بیان می کند.

چگونه امیر علی ناپدید شد؟

ساعت حدود 10 صبح روز سه شنبه ، 11 نوامبر بود.

همسرم با دختر بزرگش و امیرعلی در خانه بود. در آن روز همسر دخترش را برای خرید سبزیجات در فروشگاه فرستاد. امیرعلی نیز جلوی خانه بیرون رفت و منتظر بازگشت خواهرش بود.

در آن لحظه ، یک زن همسایه وارد خانه ما شد ، به همسرم نزدیک شد و شروع به صحبت با او کرد.

این حادثه حدود 10 تا 15 دقیقه طول کشید و پس از رفتن زن همسایه و بازگشت دخترم از فروشگاه ، معلوم شد که امیرعلی ناپدید شده است.

پس از آن ، ما همه جا به دنبال پسرم بودیم. ما حتی عکسی از او را در شبکه های اجتماعی منتشر کردیم و از پلیس کمک گرفتیم اما پسر پیدا نشد.

به کسی سوect ظن نکردید؟

اولین نفر نیست من با کسی خصومت ندارم ، حتی به پلیس گفتم که با کسی دشمنی ندارم ، اما دو روز بعد کم کم به زن همسایه مشکوک شدیم.

یکی از نزدیکان این زن که حدود دو سال پیش به اتهام ساخت و توزیع مواد مخدر شیشه دستگیر شد ، یکی دو روز قبل از ناپدید شدن امیرعلی از زندان آزاد شد.

صادقانه بگویم ، از آنجا که این مرد دستگیر شد ، خانواده اش ما را سرزنش کردند و فکر کردند که ما این مرد را افشا کرده و او را دستگیر کرده ایم ، بنابراین آنها از ما متنفر شدند. وقتی همه را کنار هم گذاشتیم مشکوک شدیم.

حدس زدیم که یک زن همسایه در آن روز برای سرگرمی همسرم به ما مراجعه کرده و همدستان وی فرصت ربودن امیرعلی را داشته اند. از طرف دیگر ، وقتی دوربین های مداربسته را بررسی کردیم ، متوجه شدیم که پسرم از کوچه بیرون نیامده و به همین دلیل سو ourظن ما به زن همسایه بیشتر شد.

این ماجرا را برای پلیس تعریف کردی؟

آره. وقتی این را به کارمندان گفتیم ، آنها با همسایه ما تماس گرفتند.

انشاالله آنها روزی که با دختر کوچکشان که شریک زندگی پسر من بود احضار شدند به دادگاه آمدند و این دختر بود که مهمترین نکات را به پلیس داد.

چی گفت؟

آن روز در دادگستری ، وقتی همسایه ما ربوده شدن پسرم را انکار کرد و گفت بی گناه است ، از دخترش پرسیدیم آیا امیرعلی را دیده است؟ وی همچنین گفت که دو روز با پسرم بود که مفقود شد.

وی گفت که در این زمان آنها در خانه یکی از اقوامشان که چند کوچه از خانه ما است با امیرعلی بازی می کردند و امیر علی شبها آنجا می خوابید.

من حتی از او در مورد رنگ لباس و کفش پسرم س askedال کردم و او همان لباس و کفشی را توصیف کرد که روزی که پسر من گم شده بود. او حتی به تصویر یک عروسک روی پیراهن امیرعلی اشاره کرد.

این دختر گفت که آنها روزهای سه شنبه و چهارشنبه در خانه امیر علی در خانه اقوام خود بودند ، اما صبح روز پنجشنبه یکی از اقوام او را تحویل گرفت و امیرعلی را با ماشین سوار کرد و به خانه یکی از اقوام دیگر در روستای ارژن برد.

این روستا حدود 20-25 کیلومتر با باستان آباد فاصله دارد و همان روستایی است که جسد پسرم در آنجا پیدا شده است.

دختر گفت که آنها صبح به این دهکده رفتند ، اما امیرعلی در آنجا ماند و با همان مردی که بچه ها را به آنجا برد و دیگر هرگز امیرعلی را ندید ، به بوستون آباد بازگشت.

آیا این اتفاق قبل از پیدا شدن جسد پسرتان افتاده است؟

آره. پنج شنبه.

یعنی روزی که همسایه ما به دادگاه احضار شد. وقتی حرف دختر کوچک را شنیدیم ، مطمئن شدیم همسایه پسرم را ربوده است ، اما آنها مرتباً این حرف را انکار می کردند و می گفتند دخترشان خیالی است و او آن را برد.

چند ساعت بعد ، حوالی ساعت 8 عصر روز پنجشنبه ، جسد پسرم در کیسه ای واقع در 100 متری نهر که از طریق روستای ارجان عبور می کرد ، پیدا شد.

جنازه امیر علی را دیده اید؟

وقتی به آنجا رفتیم ، آنها فقط چهره او را به من نشان دادند و با دیدن او دنیا روی سرم خراب شد.

آنها بعداً جسد را به پزشکی قانونی بردند و اجازه ندادند که جسد پسرم را ببینم.

برادرم هنگام بازگشت از پزشکی قانونی مجاز بود بگوید که بدن پسرم سالم است ، اما من خودم اجازه دیدن او را نداشتم. جسد هنوز در پزشکی قانونی تبریز است و هنوز برای دفن به ما تحویل داده نشده است.

بنابراین اکنون مظنونان دستگیر شده اعضای خانواده همسایه شما هستند. آیا این درست است؟

آره. آنها 4. همسر و همسر همسایه ، همان مردی که تازه از زندان آزاد شده بود و یکی دیگر از اقوام دیگر آنها که صبح پنجشنبه بچه ها را به روستای ارژن می برد.

آیا به غیر از امیرعلی و دخترتان فرزندان دیگری هم دارید؟

نه من فقط این دختر و پسر را داشتم که اکنون پسرم را از دست داده اند. من نمی دانم که چگونه کسی می تواند آنقدر بیرحمانه باشد که جان یک پسر بی گناه را بگیرد. بعد از این حادثه ، من و همسرم یک چشم خون و یک اشک داریم.

تنها آرزوی ما این است که آنها اجازه ندهند حقوق خود را نقض کنیم. ما می خواهیم قاتل پسرمان شناسایی و مجازات شود و خوشبختانه پلیس و بازپرس پرونده تمام تلاش خود را برای کشف حقیقت و شناسایی قاتل انجام می دهند.

تحقیقات ادامه دارد
پس از دستگیری مظنونان اصلی این جنایت ، بازپرس همچنین اعلام کرد که تحقیقات برای کشف حقیقت ادامه دارد.

حجج الاسلام روح ایمانی با اشاره به دستگیری چهار نفر در پرونده و ادامه بازجویی ها اظهار داشت: علت و انگیزه اصلی این قتل هنوز مشخص نشده است و در صورت کشف ابعاد جدید این حادثه به آنها اطلاع داده می شود.

وی گفت: “قوه قضاییه احساسات عمومی در مورد این حادثه را درک می کند و از مردم می خواهد شایعات را نادیده بگیرند و اخبار را از طریق رسانه های رسمی دنبال کنند.”

باستان آباد یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است.

[ad_2]