خشونت اسرائیل مشکل است | نظرات

[ad_1]

پس از انجام سلسله حملات وحشیانه دیگری به اماکن مقدس قدس اشغالی، دستگاه تبلیغاتی اسرائیل در تلاش است تا توجه جهان را به موشک های شلیک شده از نوار محاصره شده غزه و جنوب لبنان معطوف کند. روزنامه نگاران، دانشگاهیان و مفسران غربی البته وظیفه شناسانه این گفتمان را می پذیرند و آن را تبلیغ می کنند.

در مواجهه با تلاش دیگری برای سرپوش گذاشتن بر جنایات اسرائیل، کسانی از ما که متعهد به حقیقت، عدالت و استعمار زدایی هستیم، باید همیشه نگاه خود را به تنها خشونتی که واقعیت وضعیت را توضیح می دهد معطوف کنیم: خشونت شهرک نشین-استعماری اسرائیل.

خشونت اسرائیل در درجه اول ساختاری است. این شامل غیرانسانی کردن مردم فلسطین در فرهنگ، آموزش و سیاست اسرائیل است. پست های بازرسی؛ دیوار آپارتاید؛ محاصره نوار غزه؛ تخریب مسکن؛ سیستم مجوز؛ مشکلات اقتصادی که فلسطینیان متحمل شده اند. محدودیت دسترسی فلسطینیان به خدمات بهداشتی و اجتماعی؛ حبس؛ محرومیت از آزادی حرکت؛ دسترسی محدود به اماکن مقدس؛ دزدی اراضی فلسطین ساخت و توسعه شهرک های غیرقانونی و غیره.

به طور خلاصه، این خشونت ساختاری ساختارهای حقوقی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اسرائیل را تحت تأثیر قرار می‌دهد که برای سلب حاکمیت و آزادی فلسطینی‌ها، سلب حقوق اولیه انسانی و سیاسی از آنها طراحی شده‌اند و آنها را در معرض خشونت نظامی بی‌بند و بار اسرائیل قرار می‌دهند.

خشونت اسرائیل نیز توسط عوامل قابل تشخیص انجام می شود: حملات نظامی. یورش به شهرها و عبادتگاه های فلسطین؛ شکنجه در زندان؛ خشونت شهرک نشینان؛ تیراندازی و ضرب و شتم پلیس و غیره

این فهرست ها جامع تمام اشکال خشونت اسرائیل نیست که تحت این دو نوع کلی قرار می گیرد. اسرائیل جهان فلسطین را از خشونت استعماری شهرک نشینان اشباع کرده است. نه استراحت، نه آرامش، نه جایی برای نفس کشیدن، نه زمانی برای بهبودی.

با این حال، علیرغم وحشیگری، ظلم و مخرب بودن خشونت گسترده اسرائیل، جریان اصلی گفتمان عمومی اروپایی-آمریکایی بر مقاومت مسلحانه فلسطینی به عنوان عامل آخرین “تشدید” تاکید می کند. خشونت ساختاری اسرائیل به عنوان خشونت شناخته نمی شود و در عوض عادی و مشروعیت می یابد.

با این حال، واقعیت این است که در برابر فهرست اقدامات ساختاری خشونت در بالا، هیچ معادل فلسطینی وجود ندارد. اسرائیلی ها مورد خشونت ساختاری فلسطینی ها قرار نمی گیرند و تجربه نمی کنند. هیچ یک. و هنگامی که خشونت های انجام شده توسط عوامل قابل شناسایی را مقایسه می کنیم، در می یابیم که اسرائیل خشونت بسیار بیشتری را علیه فلسطینیان به راه می اندازد.

بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل، تعداد تلفات از سال 2008 “ناشی از رویارویی بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها در چارچوب اشغال و درگیری” 6269 فلسطینی و 293 اسرائیلی است که 146613 فلسطینی مجروح شده اند. ۶۱۴۷ اسرائیلی مجروح شدند.

علاوه بر آن، ما باید تأثیرات سخت و در عین حال بسیار مخربی را که فلسطینیان در نتیجه خشونت ساختاری اسرائیل متحمل می شوند، در سلامت روان و جسم، در ناتوانی در زندگی آزاد، در تنگنای اقتصادی و فقر در نظر بگیریم. در زندگی و معیشت و غیره – در مقایسه با صفر اسرائیلی در آن دسته چون خشونت ساختاری فلسطینی وجود ندارد.

اگر کسی بخواهد خشونت فلسطین و اسرائیل را یکسان بداند، مثلاً پیشنهاد کند که 6269 برابر با 293 به عنوان یک معادله ریاضی جدید است، در این صورت آنها در بهترین حالت احمق یا نادان هستند، اما عمدتاً یک دروغگو، تبلیغ کننده، عذرخواهی و استعمارگر هار و نژادپرست هستند.

در مصاحبه اخیر با بی بی سی، یک فعال فلسطینی مستقر در قدس اشغالی محمد الکرد به سخنرانان دیگری که سعی داشتند تمرکز خود را به موشک های غزه تغییر دهند، به طرز درخشانی پاسخ داد. الکرد به حضار یادآوری کرد که گفتمان این سخنرانان با واقعیت وضعیت خارج است و حق آنها برای صحبت درباره فلسطین را به درستی با آرتور بالفور وزیر خارجه نژادپرست انگلیس مقایسه کرد که راه را برای فلسطین هموار کرد. استعمار

مانند اعلامیه بالفور در سال 1917 که در آن دولت انگلیس به صهیونیست ها وعده تشکیل کشور داد، گفتمان آنها یک گفتمان خشونت آمیز است که تجارب و دیدگاه های جمعیت محلی فلسطین را پاک می کند و در نتیجه از خشونت استعماری حمایت می کند.

هنگامی که فلسطینی ها از چنین روشنفکران، سیاستمداران، تحلیلگران سیاسی و روزنامه نگاران اروپایی-آمریکایی منزجر و تشدید می شوند، به این دلیل است که از یک سو به ساختار گسترده خشونت اسرائیل نگاه می کنند، اما متوجه می شوند که این عذرخواهان و مبلغان دولت اسرائیل بر این موضوع متمرکز شده اند. مقاومت مسلحانه فلسطین از سوی دیگری. واقعاً حیرت‌انگیز است که می‌شنویم مردم راکت‌ها را در چارچوب خشونت عظیم اسرائیل که به صورت روزانه انجام می‌شود، متمرکز می‌کنند.

فلسطینی‌ها دائماً کشته می‌شوند، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، کبود می‌شوند، ضرب و شتم می‌شوند و زخمی می‌شوند، و با این حال آنها هستند که می‌پرسند خشونت آنها چگونه باعث “تشدید” می‌شود.

این گفتگوها از نظر فکری و اخلاقی غیرقابل دفاع است. اینها سوالات یا استدلال منصفانه نیستند. آنها ما را به درک علل اصلی نزدیکتر نمی کنند. در واقع، اینها سؤالات و استدلال هایی هستند که برای دور کردن ما از درک این علل اساسی طراحی شده اند، دقیقاً به این دلیل که دولت شهرک نشین-استعماری اسرائیل که توسط حامی امپراتوری خود ایالات متحده حمایت و حمایت می شود، نمی خواهد آنها را افشا کند یا تغییر دهد.

صهیونیست ها از همان روزهای آغازین جنبش صهیونیستی همواره می دانستند که در حال انجام پروژه تجاوز استعماری علیه فلسطینیان هستند. البته صهیونیست ها مزیت های راهبردی نشان دادن خود در عرصه بین المللی را قربانی «نفرت تروریستی کور و وحشی گری اعراب» می دانستند، اما به خوبی می دانستند که متجاوزان سیاسی خود هستند و فلسطینی ها صرفاً از خود دفاع می کنند.

نیازی به دانشگاهی بودن برای درک این موضوع نیست که وقتی سرزمینی قبلاً توسط مردمی، یعنی فلسطینی ها، ساکن شده است، که شهرک نشینان باید برای ایجاد یک کشور جدید، اسرائیل، آن را حذف کنند، این اساساً یک پروژه تهاجمی و استعماری است. همه چیز همیشه از این واقعیت اساسی سرچشمه گرفته است.

هیچ کدام از این جدید است. افرادی که در مناصب قدرت هستند، چه در رسانه ها، چه در عرصه های سیاسی و چه در دانشگاه ها، نیز این واقعیت را می دانند اما از تصدیق آن خودداری می کنند.

بنابراین، این موضوع مربوط به «عدم اطلاع» نیست. این موضوع مربوط به افرادی است که عمداً گمراه می‌کنند زیرا فکر می‌کنند فلسطینی‌ها قربانی قابل قبولی هستند و به سادگی آنقدر قدرتمند یا مهم نیستند که اهمیت پیدا کنند.

آرزو می کنم شهامت داشته باشند که موضع واقعی خود را با صدای بلند و صادقانه بیان کنند. این را بگویید: که شما معتقد نیستید که نجات جان فلسطینی ها از خشونت اسرائیل یک اولویت است، زیرا آزادی فلسطین منافع امپریالیستی اروپایی-آمریکایی را پیش نمی برد. لباس‌هایی که این امپراتورها پوشیده‌اند آنقدر شفاف است که ممکن است آن‌ها را هم در بیاورند.

آنچه اکنون در فلسطین اتفاق می افتد «تشدید» نیست. بلکه این لحظاتی است که خشونت اسرائیل بیش از پیش تشدید می شود.

و هنگامی که “صدف” باز می گردد، فراموش نکنیم که ما در مورد بازگشت به سطح بالای خشونتی که فلسطینیان از آن رنج می برند صحبت می کنیم. مردم فلسطین بر خلاف همه مشکلات استقامت خواهند کرد و روزی آزاد خواهند شد. و از همه این “روشنفکران” و “روزنامه نگاران” به عنوان افراد ترسو، خشن، نژادپرست و استعمارگر یاد خواهند شد.

نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.



[ad_2]