یک خانه سالمندان در انگلستان که آرزوهای ساکنان را برآورده می کند. از رانندگی با فراری گرفته تا ملاقات با ملکه

[ad_1]

اما برای نزدیک به 30 نفر از ساکنان خانه سالمندان در دادگاه استراتون انگلستان ، زندگی به آن بدی که ممکن است نیست.

البته در کافه آسایشگاه دیگر خبری از آن اوقات خوش با یکدیگر نیست و ساعات کار سینما ، آرایشگاه ، سالن ماساژ و اتاق نشیمن نیز تغییر کرده است.

اما یک چیز وجود دارد که همه را سرگرم می کند: یک درخت کوچک و باریک که در گوشه قسمت پذیرایی ایستاده است.

این درخت چیزی بیشتر از حجم درهم پیچیده شاخه های سفید نیست که چند برگ کاغذ روی آن آویزان است. اما این درخت رویاهای غیرمعمول را تحقق بخشیده است.

داستان از اکتبر امسال با مارجوری ، یک بیوه 89 ساله مبتلا به زوال عقل و از طرفداران پر و پا قرص ریچارد خواننده انگلیسی آغاز شد که وی آرزو داشت تمام زندگی خود را با او ملاقات کند.

یک روز ، مارجوری آرزوی خود را با کمک دیوید آبل ، رئیس خانه سالمندان دادگاه استراتون ، بر روی یک کاغذ نوشت: “آرزوی من دیدن کلیف ریچارد است … دوستت دارم!”

او آرزوی خود را از یک درخت کوچک سفید آرزوها آویزان کرد ، اما با جادو تصویری از کلیف ریچارد دریافت کرد که در آن برای او آرزوی سلامتی و بهترین ها را دارد.

ریچارد حتی برای مارجوری یک خرس عروسکی کوچک فرستاد که گفت: “من ریچارد را دوست دارم” و پای چپ عروسک را امضا کرد.

همه اینها به لطف دیوید آبل اتفاق افتاد ، که به سختی کلیف ریچارد ، مدیر برنامه را از طریق ایمیل پیدا کرد و وقتی ویدیویی از خواننده 80 ساله انگلیسی دریافت کرد ، مبهوت شد.

مارجوری با دیدن پیام ویدیویی ریچارد به سختی توانست احساسات خود را مهار کند. او گفت که همیشه می خواست به کنسرت ریچارد برود ، اما انجام این کار بسیار گران بود.

وقتی خبر این حادثه از تلویزیون پخش شد ، در حالی که همه با حیرت تماشا می کردند ، اتاق غذاخوری خانه سالمندان در استراتون دادگاه ساکت شد. پس از آن بود که دیگران شروع به نوشتن خواسته های خود کردند.

خبر درخت رویایی این آسایشگاه در شهر پخش شد و روزنامه های محلی در این باره نوشتند. طولی نکشید که صدای تلفن Street Street تماس مکرر کسانی که می خواستند کمک کنند متوقف شد.

چند هفته بعد ، جان 91 ساله که از زوال عقل رنج می برد ، توانست به آرزوی بزرگ خود برسد و پشت فرمان یکی از ساکنان فراری شهر قرار گیرد.

جیم 73 ساله که می خواست مایکل ادواردز ، اسکی باز مشهور انگلیسی را که زمانی سوارکاری به او آموخته بود ببیند ، یک پیام ویدیویی از ادواردز دریافت کرد که از او به دلیل راهنمایی رانندگی تشکر می کرد و حتی می گفت که اگر بدون آموزش او هرگز قادر به ادامه کار نبود پیست های اسکی اروپا و آنجا با اسکی تمرین کنید.

وقتی وال ، پیرمرد 86 ساله ای که از زوال عقل رنج می برد ، گفت که عاشق شعرهای پام آیرز است ، دیوید آبل به دستیار آیرس از طریق ایمیل ارسال کرد و چند روز بعد 73 ساله یک فیلم را ارسال کرد که یکی از شعرهایش را خواند.

دیوید می گوید این حادثه تأثیر زیادی بر روی دیوار گذاشت و به وی اجازه داد بعد از مدت ها با دیگران ارتباط برقرار کند.

تقریباً همه ساکنان این خانه سالمندان از نوعی زوال عقل رنج می برند. این بیماری وحشتناک بسیاری از توانایی های ذهنی و خاطرات گرانقدر شهدای خود را از بین می برد.

اگرچه خاطرات کوتاه مدت پاک می شوند ، اما در بیشتر موارد برخی از علایق گذشته همچنان قوی باقی می مانند و خاطرات زندگی مدتهاست که فراموش می شوند.

دیوید ایبل می گوید که برآورده ساختن خواسته های ساکنان استراتون کورت باعث احیای مجدد آنها شده و تا حدودی سلامت جسمی و روانی آنها را بازسازی کرده است.

سوزان 77 ساله که در یک مزرعه بزرگ شده و عاشق حیوانات است ، با نوازش های ساده اسب تغییر شکل داده است.

فرانک 94 ساله و مارگارت 98 ساله در یک مزرعه بزرگ شدند و آرزوی طبیعت ، حیوانات و هوای تازه را داشتند ، اما بیشتر از همه آنها می خواستند برای آخرین بار روی کمباین بنشینند.

دیوید آبل تمام تلاش خود را انجام داد اما نتوانست کمباین را پیدا کند. با این حال ، او توانست ساکن را متقاعد کند که دو دستگاه تراکتور خود – یکی فرانکو و دیگری مارگارت – را قرض گیرد.

برخی از آرزوها بسیار ساده است.

مارین 59 ساله فقط گل رز آبی می خواست. کیت می خواهد جنگلی را ببیند که آخرین بار در آن بزرگ شده است.

ورا می خواهد به ساحل برود ، که این روزها در تاج غیرممکن است. دیوید می گوید آنها می توانستند ساحل را در تفرجگاه بازسازی کنند ، اما از آنجا که واقعی نیست ، آنها باید صبر کنند.

با این حال ، برخی از آرزوها وجود دارد که تحقق آنها نسبتاً دشوارتر است.

این رویایی بود که حتی دیوید هم نتوانست به آن دست یابد. دکتر کاپی عاشق نشستن پشت فرمان فن بنتلی است که ماشین بسیار قدیمی است.

دیوید می گوید که تلاش زیادی برای یافتن آن کرده اما هنوز موفق نشده است ، با این حال قصد ندارد تسلیم شود و می گوید کسی باید این ماشین را جایی داشته باشد.

سرهنگ Greville Toffenel ، ساکن دیگر دادگاه استراتون ، لیست آرزوهای طولانی را از درخت معروف این خانه قدیمی ارسال می کند: رفتن به یک سفر به استرالیا ، نوشیدن یک لیوان شراب قرمز ، نوازش یک سگ لابرادور و بعد از 30 سال خدمت به خانواده سلطنتی انگلیس مراجعه کنید گارد سلطنتی.

امروزه حتی دیوید هم نمی تواند سفر به استرالیا را ترتیب دهد. اما طبقه بندی شراب و خرید سگهای لابرادور از یک کشاورز محلی آسان بود.

ملاقات با خانواده سلطنتی چطور؟ دیوید با خوشحالی می گوید همه چیز خوب است و تعدادی از گارد سلطنتی موافقت کرده اند که با لباس رسمی به دادگاه استراتون بیایند. او می گوید همه افراد در خانه سالمندان از این موضوع خوشحال هستند.

[ad_2]