9 حقیقت روانشناختی درباره مردی که نمی شناختید آخرین خبرها

[ad_1]

با برخی از حقایق جالب روانشناختی در مورد مردم آشنا شوید.

1- هنگام رانندگی ، وقتی به مکانی ناآشنا می رسیم ، صدای ضبط را کم یا بی صدا می کنیم

تصور کنید که در یک مکان نا آشنا به یک جلسه مهم می روید. شما احتمالاً صحبت با بقیه ساکنان را متوقف خواهید کرد ، ضبط را خاموش یا خاموش کرده و تمام توجه خود را روی پیست متمرکز خواهید کرد تا مدتی گم نشوید.

دانشمندان می گویند هنگامی که توجه ما به گوش دادن معطوف می شود ، اطلاعات کمتری در مورد اطلاعات بصری مغز دریافت می کنیم. به همین دلیل است که ما اغلب مجبوریم صدای پس زمینه را قطع کنیم تا گم نشویم.

2- با دست صحبت می کنیم

وقتی هنگام صحبت دست های ما کار نمی کند ، معمولاً حرکت آنها را شروع می کنیم ، که کاملاً طبیعی است.

در تحقیقات ما ، دانشمندان دریافته اند که تمایل طبیعی ما برای تکان دادن دست هنگام صحبت بخشی از تکامل ماست. دانشمندان دریافته اند که شبکه های عصبی مغز که به ما کمک می کند تا دست بدهیم و صحبت کنیم ، رشد کرده اند. آنها همچنین دریافتند که سیگنالهای اجتماعی مورد استفاده پرندگان و پستانداران (از جمله انسان) از مغز سوم ماهیها نشأت می گیرند. به همین دلیل گفتار و حرکات تعاملی منشأ تکاملی دارند.

3- در یک پارکینگ تقریباً خالی ترجیح می دهیم ماشین را کنار ماشین دیگری پارک کنیم

چنین رفتاری را می توان با واقعیت بودن افراد توضیح داد. ما اغلب تابع هستیم و بنابراین معمولاً ماشین را کنار تنها ماشین دیگر قرار می دهیم.

دانشمندان این موضوع را بررسی کرده و به چند دلیل اطاعت مردم پی برده اند.

یکی اینکه تعداد محصولات و خدمات در اطراف ما به سرعت در حال افزایش است. ما وقت کافی برای امتحان همه آنها نداریم. بنابراین ما از مواردی استفاده می کنیم که اکثریت آنها را آزمایش می کنند. همچنین ، به همین دلیل است که در تبلیغات اغلب می شنویم که مثلاً از هر 10 متخصص 9 نفر این محصول را توصیه می کنند. آنها با این کار سعی می کنند ما را به زیردستان تبدیل کنند.

4- آخرین تکه پیتزا را نمی گیریم

این واقعیت بسیار شگفت آور است زیرا با بسیاری از مطالعات مربوط به گروه کسری مغایرت دارد. تحقیقات نشان می دهد هرچه محصول کمیاب باشد ، ما می خواهیم آن را بیشتر بدست آوریم. به همین دلیل است که در تبلیغات اغلب می شنویم تعداد محدودی از محصولات در دسترس است.

با این حال ، محققان دریافتند که در میان جمعیت زیاد ، آخرین قطعه پیتزا ، شیرینی یا آدامس باقی مانده در بسته را مصرف نمی کنند ، زیرا آنها احساس نمی کنند حق چنین کاری را دارند. کارشناسان این پدیده را “گسترش شایستگی ها” می نامند.

5- مردان ترجیح می دهند آدرس نپرسند

طبق این نظرسنجی ، فقط 6٪ از مردان گفتند که اگر فرد غریبه گم شود ، آدرس آنها را می پرسد. همان مطالعه نشان داد که در طول 50 سال ، مردان به طور متوسط ​​1448 کیلومتر مسافت را طی می کنند زیرا از درخواست آدرس خودداری می کنند.

دانشمندان می گویند که مردان وقتی خود را گم شده می دانند از کمک کمک نمی کنند زیرا دوست ندارند احساس درماندگی ، آسیب پذیری یا حتی ناامیدی کنند.

6. در را برای دیگران باز نگه می داریم

از کودکی به ما آموخته اند که در را به روی دیگران باز نگه داریم زیرا درست و مودب است. با این وجود آیا چیزی غیر از تمایل به ادب وجود دارد که ما را وادار به انجام آن کند؟

دانشمندان چنین فکر می کنند و آنها می گویند ما در را برای دیگران باز نگه می داریم تا تلاش کلی که در آن انجام می شود را به حداقل برسانیم تا فردی که جلوی درب او را می گیرید انرژی خود را هدر ندهد. فقط این کار را بکن دفعه بعدی که کسی در را به روی شما نگه دارد ، مجبور نیستید تلاش بیشتری انجام دهید.

در واقع ، چنین رفتاری تجسم “اصل طلایی اخلاق” است: با مردم همان گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.

7- گران ترین کالاها یا ارزان ترین کالاها را نمی خریم

اصولاً ما سعی می کنیم هوشمندانه هزینه کنیم. بنابراین ، ما معمولاً مواردی را انتخاب می کنیم که از قیمت و کیفیت یکسانی برخوردار باشند. به همین دلیل است که بیشتر اوقات ترجیح می دهیم گران ترین یا ارزان ترین ماده را خریداری نکنیم. در گرانترین حالت ، خریدار معتقد است که ممکن است قیمت کالا تورم شده باشد و محصول در واقع هزینه آنچنانی نداشته باشد و در ارزانترین حالت معتقد است که ممکن است از کیفیت محصول کاسته شود تا قیمت کمتری پیدا کند.

اگرچه چنین رفتاری را منطقی می دانیم ، اما باید توجه داشت که بازاریابان نیز از این موضوع آگاه هستند. آنها گاهی گرانترین و ارزانترین کالاها را برای فروش کالاهای مشابه تشکیل می دهند. در بیشتر موارد ، خریدار بدون تردید کالاهای ارزان تری را خریداری می کند.

8- پاهای خود را به سمت مورد دلخواه خود می چرخانیم

در مکالمه ، نه تنها وضعیت بدن بلکه وضعیت پاها نیز مهم است. اگر فقط بالاتنه شما شریک عاطفی شما است ، نه پاها ، پس او علاقه ای به صحبت با شما ندارد.

کارشناسان می گویند این به طبیعت ما مربوط می شود – بدن ما اطمینان حاصل می کند که پاهای ما در صورت احساس خطر می توانند بلافاصله واکنش نشان دهند. این از غریزه ما برای بقا ناشی می شود. وقتی احساس راحتی می کنیم ، مثل وقتی که در آسانسور تنها هستیم ، پاهایمان را ضربدر می کنیم ، اما وقتی چندین غریبه وارد آسانسور می شوند ، بلافاصله پاهایمان را باز می کنیم تا بتوانیم سریع فرار کنیم. در نتیجه ، وقتی کسی خسته یا بی علاقه است ، پاهایش غیرطبیعی می شود یا به شخص دیگری روی می آورد.

[ad_2]